بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ *********** أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو

یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ
اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده‏اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند آقاى‏

الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و

ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى‏
اى کشته‏اى که انتقام کشته‏گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر شما

حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى‏ جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ،
همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى‏

یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا، وَعَلى‏
ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر

جَمیعِ اَهْلِ‏الْإِسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى‏
همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر

جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى‏

عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ‏
را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از

مَراتِبِکُمُ الَّتى‏ رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللَّهُ‏
آن مرتبه‏هائى که خداوند آن رتبه‏ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند

الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ‏
آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما

وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، اِنّى‏ سِلْمٌ لِمَنْ‏
از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم‏

سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ
با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد

وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللَّهُ بَنى‏ اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ‏
و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى‏امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و

اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اللَّهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ‏
خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند

وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى‏ اَنْتَ وَاُمّى‏ لَقَدْ عَظُمَ مُصابى‏ بِکَ، فَاَسْئَلُ اللَّهَ‏
و به راه افتادند براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى‏خواهم از

الَّذى‏ اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى‏ بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى‏ طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ‏
آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام‏

مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنى‏
یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا

عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، یا اَبا
نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه‏السلام در دنیا و آخرت اى ابا

عَبْدِاللَّهِ اِنّى‏ اَتَقَرَّبُ اِلى‏ اللَّهِ وَاِلى‏ رَسُولِهِ، وَاِلى‏ امیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ اِلى‏ فاطِمَةَ
عبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤمنین و فاطمه‏

وَاِلَى الْحَسَنِ، وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ
و حسن و شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى‏که با تو مقاتله کرد و

نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم‏

عَلَیْکُمْ، وَاَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلى‏ رَسُولِهِ‏] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى‏
بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى‏که پى‏ریزى کرد شالوده این کار را و پایه‏گذارى کرد

عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى‏ فى‏ ظُلْمِهِ، وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعلى‏ اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ‏
بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بیزارى جویم‏

اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ
بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى‏

وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَر آئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنَّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَر آئَةِ
دوستان شماو به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان) جنگ با شما و به بیزارى‏

مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى‏ سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ‏
از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما

حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى‏
در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدائى که‏

اَکْرَمَنى‏ بِمَعْرِفَتِکُمْ، وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،
مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را

اَنْ یَجْعَلَنى‏ مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى‏ عِنْدَکُمْ قَدَمَ‏
به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام‏

صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ‏
راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما

عِنْدَ اللَّهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى‏ طَلَبَ ثارى‏، مَعَ‏اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِ‏]
در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق‏]

مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى‏ لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى‏
که از شما (خاندان) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند

بِمُصابى‏ بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى‏ مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها
به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى‏دهد به‏یک مصیبت‏زده از مصیبتى‏که دیده براستى چه‏

وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْإِسْلامِ، وَفى‏ جَمیعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اَللّهُمَ‏
مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا

اجْعَلْنى‏ فى‏ مَقامى‏ هذا، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ،
چنانم کن در اینجا که ایستاده‏ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى‏

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَمَماتى‏ مَماتَ‏
خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ‏

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ
محمد و آل محمد خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى‏امیه و پسر آن زن‏

الْأَکبادِ، اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى‏ لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏
جگرخوار (معاویه) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پیامبرت - که درود خدا بر او

وَآلِهِ، فى‏ کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ‏
و آلش باد - در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت - صلى‏اللّه علیه و آله -

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ‏
خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر

اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْأبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ‏
ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان‏

الْحُسَیْنَ، صَلَواتُ‏اللَّهِ عَلَیْهِ، اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ‏
حضرت حسین صلوات اللّه علیه را خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود

[الْأَلیمَ‏]، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى‏ هذَاالْیَوْمِ، وَفى‏ مَوْقِفى‏ هذا،
و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم‏

وَاَیَّامِ حَیوتى‏ بِالْبَرآئَهِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ‏
و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان‏

نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.
پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد

پس مى‏گوئى صد مرتبه:
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ‏
خدایا لعنت کن نخستین‏
ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى‏ ذلِکَ، اَللّهُمَ‏
ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد خدایا

الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى‏ جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ‏
لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین‏علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند

عَلى‏ قَتْلِهِ، اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً.
براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را


پس مى‏گوئى صد مرتبه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو اى‏

اَبا عَبْدِ اللَّهِ، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى‏ حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى‏ سَلامُ اللَّهِ‏
ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام خدا باد

[اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى‏
همیشه تا من زنده‏ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار

لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى‏ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى‏
زیارت من از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر

اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى‏ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. * پس مى‏گوئى: اَللّهُمَّ خُصَ‏
فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * * خدایا مخصوص گردان‏

اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى‏، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ،
نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

اَللَّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ،
خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را

وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً، وَآلَ اَبى‏ سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ، اِلى‏
و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا

یَوْمِ الْقِیمَةِ.
روز قیامت


پس به سجده مى‏روى ومى‏گوئى:

اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ
خدایا مخصوص تو است ستایش‏

الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى‏ مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ عَلى‏ عَظیمِ رَزِیَّتى‏، اَللّهُمَ‏
سپاسگزاران تو بر مصیبت‏زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا

ارْزُقْنى‏ شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى‏ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ‏
روزیم گردان شفاعت حسین‏علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت‏

مَعَ‏الْحُسَیْنِ،وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ، الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
با حسین‏علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى‏دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه‏السلام‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۴۳
محمد سروری
شعری از مصلح انقلابی و شاعر بزرگ فارسی زبان حکیم اقبال لاهوری به مناسبت حماسهء جاویدان عاشورا:

 اقبال لاهوری
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۰۸:۵۵
محمد سروری

معتبرترین کتابها، احادیث و روایات معجزه هایی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانیکه راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.

۱- برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر

عن عیسى بن الحارث الکندی می گوید: هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن  کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند).

منبع: تهذیب الکمال، المزی، ج ۶، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاریخ الإسلام، الذهبی، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

۲- آسمان خون گریه کرد

نضره ازدیه گوید: هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء  و اسباب ما مملو از خون است.

همچنین جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‏ ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسین(ع) بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید. به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .

۳- اشک ریختن آسمان

ابن سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم السلام) گریه نکرده است.

منبع: سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ۲۲۶

۴- تاریک شدن دنیا

خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند که گفت : زمانی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید ، آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائی که ستاره  جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۱ – ۴۳۲  و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

علی بن مسهر از جده اش نقل می کند که می گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

۵- سرخ شدن آسمان

علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ ومیهمان نواز بود.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می کشید.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰٫

۶- دیوار دار الإماره خون گریه کرد

حدثنی أبو یحیى مهدی بن میمون می گوید: هنگامى که سر مبارک امام حسین علیه السلام را در برابر ابن زیاد نهادند، دیدم که از دیوارهاى دارالاماره خون جارى می ‏گشت‏.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .

۷- گرفتن خورشید

هنگامى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‏هاى آسمان ظاهر گردیدند . از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است!

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳  و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ و تلخیص الحبیر ، ابن حجر ، ج ۵ ، ص ۸۴ و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ .

۸- جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها

ابو بکر بیهقى از معروف روایت کرده که ولید بن عبد الملک از زهرى پرسید سنگ‏هاى بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن على چه حالتى به خود گرفتند ، زهرى‏ گفت : به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگى را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه می دیدند.

منبع: تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و  سیر أعلام النبلاء، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۴ و تاریخ الإسلام، الذهبی ، ج ۵، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

از ام حیان نقل است که گفت: روز شهادت حسین اسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد.

منبع: تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶، ص ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

۹- خاکستر شدن گیاه ورس

یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد .

منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .

ابن عیینه از مادر بزرگ پدری اش نقل می کند که گفت: هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشتها آتش می دیدم.

ورس:  گیاهى است شبیه به کنجد با برگ هاى سبز رنگ که از رنگ آن براى رنگ کردن لباس ها استفاده می ‏شود و در یمن زیاد می ‏روید و لباس ورسى ، لباس سرخ رنگ را گویند .

۱۰- تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفته شده از امام

جمیل بن مره گوید: شترى از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوى گوید : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند.

منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۶ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ – ۴۳۶ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .

۱۱- دیده شدن آتش درگوشت شتر غنیمت گرفته شده

از حمید طحان روایت شده است که در قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائى که از امام حسین علیه السلام چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند: این شتر را نحر کنیم و یا معامله نمائیم ؟ کسى که شتر را آورده بود گفت: می خواهم آن را نحر کنید. حمیدگفت : سپر را براى نحر کردن آن حیوان آماده ساختم ، همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشى از آن سپر مانند آب فوران کرد !

منبع: وقال محمد بن عبد الله الحضرمی: حدثنا أحمد بن یحیى الصوفی، قال: حدثنا أبو غسان، قال: حدثنا، أبو نمیر عم الحسن ابن شعیب، عن أبی حمید الطحان، قال: کنت فی خزاعة فجاؤوا بشئ من ترکة الحسین فقیل لهم: ننحر أو نبیع فنقسم ؟ قالوا : انحروا ، قال : فجعل على جفنة فلما وضعت فارت نارا.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۹
محمد سروری
       

برای دانلود روی کتاب مورد نظرکلیک  کنید فایل آن باز میشود.

     

برای دانلود روی کتاب مورد نظرکلیک  کنید فایل آن باز میشود.

     


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۵:۱۶
محمد سروری

حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسیله خواندن زیارت عاشورا، جدم حسین(ع) را زیارت کند " چه از راه دور یا نزدیک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.


امام صادق(ع) به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد.
سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.

امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان. هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی. " (کامل الزیارات- ص 74)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۹:۲۱
محمد سروری