تا ولولهٔ عشق تو در گوشم شد
عقل و خرد و هوش فراموشم شد
تا یک ورق از عشق تو از بر کردم
سیصد ورق از علم فراموشم شد
دانلود
حجم: 5.26 مگابایت
دانلود
حجم: 5.26 مگابایت
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در یک پیشبینى عجیب در ارتباط با حکومت بنىامیّه و انقراض سریع آنان فرموده بود: «حَتَّى یَظُنَّ الظَّانُّ أَنَّ الدُّنْیَا مَعْقولَةٌ عَلَى بَنِی أَمَیَّةَ؛ تَمْنَحُهُمْ دَرَّهَا؛ وَ تُورِدُهُمْ صَفْوَهَا، وَ لَایُرْفَعُ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ سَوْطُهَا وَ لَا سَیْفُهَا، وَ کَذَبَ الظَّانُّ لِذلِکَ. بَلْ هِیَ مَجَّةٌ مِنْ لَذِیذِ الْعَیْشِ یَتَطَعَّمُونَهَا بُرْهَةً، ثُمَّ یَلْفِظُونَهَا جُمْلَةً؛
ترجمه:
بعضى گمان کردند دنیا به کام بنىامیّه است و همه خوبىهایش را به آنان مىبخشد و آنها را از سرچشمه زلال خود سیراب مىسازد (و نیز گمان کردند که) تازیانه و شمشیر آنها از سر این امّت برداشته نخواهد شد، کسانى که چنین گمان مىکنند، دروغ مىگویند (و در اشتباهند) چه اینکه سهم آنها از زندگى لذّتبخش، جرعهاى بیش نیست، که زمان کوتاهى آن را مىچشند، سپس (قبل از آن که آن را فرو برند) بیرون مىافکنند!». (نهج البلاغه، خطبه 87)
ظلم و ستم، به ویژه قتل انسانهای بی گناهان، هیچگاه زمین نمیماند و ظالم و پیروانش به زودی نتیجه کار خود را در همین دنیا مشاهده میکنند و سپس در برزخ و قیامت، عذاب بدتری خواهند داشت.
از جمله مهمترین ظلمها و جنایتهای بزرگ تاریخ، ظلم بنیامیه نسبت به خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مکانها و زمانهای مختلف به ویژه در واقعه کربلا بود که پیامدهای مهمی به همراه داشت؛ از جمله باعث قیامهای خونینی (مانند قیام توابین، قیام مختار و ...) پس از واقعه عاشورا علیه بنی امیه شد.
انتشار اخبار کربلا تأثیر عجیبى در میان مسلمانان گذاشت، اوج مظلومیّت امام حسین علیهالسلام و یارانش و نهایت قساوتى که در شهادت آنان و اسارت خاندان پاکش آشکار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموى شد و همین امر، دودمان بنی امیه را به باد داد.
از جمله مسائلی که در تاریخ ثبت شده و مایه عبرت است این است که هنگامى که «عبداللَّه سفّاح» نخستین خلیفه عباسى بر تخت قدرت نشست، در فکر بود که چگونه از سران بنىامیّه انتقام سختى بگیرد.
در همین ایّام، سران بنىامیّه که پراکنده شده بودند، به او نامه نوشتند و از او امان خواستند.
«سفّاح» از فرصت استفاده کرد و پاسخ محبّتآمیزى به آنها داد و نوشت که به کمک آنها سخت نیازمند است و آنان را مورد عطا و بخشش قرار خواهد داد؛ لذا سران «آلزیاد» و «آلمروان» و خاندان معاویه دعوت او را پاسخ گفتند و نزد او حاضر شدند.
«سفّاح» دستور داد کرسىهایى که به زیور طلا و نقره آراسته براى آنها نصب کردند و این شگفتى مردم را برانگیخت که چرا «سفّاح» با این جنایتکاران چنین رفتار مىکند.
آیه آسمانی قرآن درباره حجاب زنان ؟
دو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند. آیه 31 سوره نور و آیه 59 سوره احزاب به طور صریح به این بحث پرداخته اند:
«وَ
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ
فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ
لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ
إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ
أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی
إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما
مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ
الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ
النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ
زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ
لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛[نور/31] و
به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى
خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه هاى خود را تا گریبان
فروگذارند و زینتهاى خود را آشکار نکنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا
پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود،
یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود
که رغبت به آن ندارند، یا کودکانى که از شرمگاه زنان بى خبرند. و نیز
چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند دانسته شود. اى
مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید.»
«یا
أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ
یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ
فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/59] اى
پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرى هاى
بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد
آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده
توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
به نظر مى رسد
حکم وجوب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور
است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و
اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر (ص) و با
درست کردن مزاحمتها راهى براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب
پیامبر(ص) و مسلمانان را جریحهدار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود
که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود.
البته
باید توجه کرد که در اینجا به معنای معروف حجاب پرداخته ایم. و اگر
بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید بگوییم که این آیات پوشش بانوان را مطرح
کرده است. و بحث حیاء و عفت، حکم ویژه همسران پیامبر (ص) مبنی بر پرده
نشینی، و واجباتی که برای مردان در این زمینه وجود دارد، در آیات دیگر مطرح
شده است.
«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ
مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ
وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا
أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کانَ
عِنْدَ اللَّهِ عَظیماً؛[احزاب/53] و
هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر]
مىخواهید از پشت پرده بخواهید این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر
است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد
از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است.»
«قُلْ
لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ؛[نور/30] به
مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را
حفظ کنند این براى آنان پاکیزه تر است خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه
است!»
شعر حجاب
ای زن به تو از فاطمه(س) اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.
ای زن مگذار کز سرت تاج رود
وان گوهر عصمتت به تاراج رود
بشناس مقام خود که رهبر فرمود
از دامن زن مرد به معراج رود
یکی از پادشاهان عرب، روزی به قصد شکار به همراه ملازمان رکاب، قصر شاهی را ترک کرد و به صحرا رفت. ندیمانی پیش از او به صحرا رفته بودند که شکارگاه را وارسی کنند، تا پادشاه به شکار بپردازد. پادشاه به شکارگاه درآمد و به دنبال آهویی تاخت تا او را شکار کند. ملازمان به رکاب او نرسیدند و شاه در بیابان گم شد و بعد از ساعت ها، دست از پا درازتر،نه صیدی شکار کرده بود و نه رمقی برایش مانده ، افزون بر آن در بیابان نیز سرگردان !
از دور دست بیابان، کپری را دید و به قصد نجات جانش، عازم آن خیمه گردید و به آن سو راهی شد، نزدیک آن سرا، که رسید به رسم ادب، ندا درداد و صاحب کپر را صدا زد. پیرزنی از کپر بیرون آمد و بعد از سلام، گفت: به سرای ما خوش آمدی، رکاب سبک کن و قدری استراحت کن و جرعهای آب بنوش! پادشاه از اسب پیاده شد و دمی بیاسود و پیره زن، کاسه آبی گوارا به او نوشاند و او را عزیز و مهربان داشت و در شاه نشین کپر جای داد و لحظاتی نگذشته بود که دوباره ظرفی پر از شیر، برای پادشاهی که نمی دانست کیست آورد. پادشاه ظرف شیر را نیز سرکشید، کم کم سروکله مرد کپر پیدا شد و چون میهمان را در سرا دید به غایت خوشحال گردید و به زن گفت: از میهمان پذیرایی کردهای؟ عجوزه گفت: آری با آب و شیر از او پذیرایی کرده ام! مرد برآشفت و گفت چرا بز را ذبح نکردهای؟ عجوزه گفت: تنها راه معاش ما همین بز است! چگونه او را ذبح کنم؟ از گرسنگی به حرج گرفتار میشویم.
مرد برخواست و خود بز را ذبح کرد و طبخ نمود و پادشاه از آن غذا تناول نمود، کم کم ملازمان پادشاه از راه رسیدند و آن مرد و زن، دریافتند که او پادشاه بلاد عرب است .
شاه از میهمان نوازی آنان شگفت زده بود! چرا که آنان نمیدانستند از چه کسی پذیرایی میکنند، صرفاً چون میهمان بود او را گرامی داشتند و تمام دارائیشان را به پای او ریختند و بزی که خلاصه زندگیشان بود برای او سربریدند و اکنون، برای امرار معاششان هیچ ندارند.
پادشاه عرب که خود شاهد این ماجرا بود، قضیه را در دربار به بحث گذاشت و از دولتمردان خواست تا نظر خود را راجع به چگونگی جبران محبت و مهربانی این زوج بیابان نشین سخاوتمند، بیان دارند .
ابتدا وزیر مالیه گفت: در ازای بزی که بسمل کرد، پنجاه بز به او بدهید!
سردار سپاه که قدری منصف تر بود گفت: به او گله ای هزار تایی بز و مقداری دینار بدهید، تا زندگی خوبی را در بیابان بگذراند.
دیگری گفت: او را به دربار آورید و از ملازمان سازید تا از شما راضی شود!
در پایان؛ شاه از صدراعظمش که مردی منصف و اندیشمند بود، پرسید رای شما چیست؟ وی پاسخ داد: بگذارید تا من نظر ندهم، شاه گفت: سخنان شما معمولاً راهگشا است بگویید تا بشنویم. ناگزیر؛ صدراعظم گفت: امکان جبران این محبت و مهربانی برای شاه مقدور نیست! شاه گفت چگونه ؟ صدراعظم گفت: آن عرب کریم و سخاوتمند، هر چه داشت در طبق اخلاص نهاد و پیشکش شاه کرد! درست است؟ شاه گفت: آری همین گونه است که میگویی! صدراعظم گفت: انصاف آن است که شما نیز هر چه دارید در طبق اخلاص نهید و پیشکش او کنید، تا محبت و مهربانی او جبران شود! بنابراین؛ هر مقدار از هر چه دارید، به او ببخشید، جبران محبت او نشدهاست! پس بهتر است نام این دلجویی را جبران محبت ننهیم!(1)
با توجه به داستان گذشته، به این روایت ها توجه نمایید :
1-عن الامام الصادق: علیهالسلام انه قال: ان الله تعالی یوم عرفة ینظر الی زوار الحسین علیه السلام" فیغفر لهم ذُنوبهم و یَقضی لهُم حوائجهم قبل ان ینظر الی اهل الموقف بعرفة.
از امام صادق علیه السلام نقل شدهاست که فرمود: بدرستیکه خدای تعالی در روز عرفه نخست به زائران حرم امام حسین علیه السلام نظر میکند، سپس به حاجیانی مینگرد که در صحرای عرفه برای رضای خدا وقوف نمودهاند.(2)
2-عن الامام الصادق علیه السلام قال: إِذَا کَانَ یَوْمُ عَرَفَةَ نَظَرَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَقَالَ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ مَا مَضَى وَ لَا یُکْتَبُ عَلَى أَحَدٍ مِنْکُمْ ذَنْبُ سَبْعِینَ یَوْماً مِنْ یَوْمِ یَنْصَرِفُ.
از امام صادق علیه السلام نقل شدهاست که فرمودند: وقتی که روز عرفه میشود، خداوند تعالی به زوار قبر حسین علیه السلام نگاه کرده میفرماید: برگردید که گناهان گذشته شما بخشیده شد و از روزی که از زیارت سید الشهداء علیه السلام برمیگردید، گناه هفتاد روز شما نوشته نمیشود.(3)
گذری برزندگی بابرکت امام سجاد علیه السلام
على بن الحسین بن على بن ابى طالب، مشهور به سجاد(ع)، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجرى متولد گردید و در سال 94 با سمى که از طرف ولید بن عبد الملک به او داده شد، به شهادت رسید.
قیام بزرگ عاشورا ماندگارترین نهضت اسلامى است که در محرم سال 61 قمرى روى داده است. این نهضت داراى دو مرحله بود. برهه نخست، آفرینش و شکلگیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین علیه السلام از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید. مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام علىبنالحسین علیهما السلام تداوم یافت. امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد علیه السلام منتهى گشت که او به همراه نزدیکترین افراد خاندان آل على علیهم السلام به اسارت مىرفتند. آل على علیهم السلام آماج تیرهاى ستم و تهمت و افترائات سیاستمداران بنىامیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت وشهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سختگیرىهاى بىحد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانههاى آلهاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم علیه السلام از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده است. امام زینالعابدین علیه السلام در چنین عصر و جوى رسالت و پیامبرى خود را آغاز کرد. در صورتى که تنها سه تن پیرو واقعى داشت. حرکت جهاد فرهنگى و پرورش شخصیتها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنهدار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد علیه السلام زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را «باعث الاسلام من جدید» نامیدند.
تصمیم یزید بر قتل امام علیه السلام
جایگاه امام حسین(علیه السلام) در قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله)
عمران بن حصین میگوید: روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به من
فرمودند: «ای عمران هرچیزی در دل جایگاهی دارد، اما هیچ چیز همانند این دو
جوان (امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام) در قلب من از منزلت
برتر و بیشتری برخوردار نیست». عمران میگوید: عرض کردم یا رسول اللّه چه
چیزی موجب شده است که این همه آندو بزرگوار را دوست میدارید؟ حضرت
فرمودند: «ای عمران آنچه بر تو پوشیده است بسیار بیشتر از آنی است که به آن
اطلاع پیدا کردهای، خداوند متعال به من دستور داده است که این دو را دوست
داشته باشم».
حسین علیه السلام، عروة الوثقای الهی
امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکنند
که آن حضرت فرمودند: «هرکس بخواهد به عروة الوثقی که خداوند متعال در قرآن
فرموده است که هرگز گسسته نمیشود چنگ بزند باید علی علیه السلام و فاطمه
علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را دوست
بدارد؛ زیرا خداوند متعال در عرش عظمت و جلال خود آنها را دوست میدارد».
خواص و فضیلت سوره القارعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ | ||
کوبنده (۱) |
الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾ |
|
چیست کوبنده (۲) |
مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾ |
|
و تو چه دانى که کوبنده چیست (۳) |
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾ |
|
روزى که مردم چون پروانه[هاى] پراکنده گردند (۴) |
|
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾ |
و کوهها مانند پشم زدهشده رنگین شود (۵) |
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾ |
|
اما هر که سنجیدههایش سنگین برآید (۶) |
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿۶﴾ |
|
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (۷) |
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ ﴿۷﴾ |
|
و اما هر که سنجیدههایش سبک بر آید (۸) |
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ﴿۸﴾ |
|
پس جایش هاویه باشد (۹) |
فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ ﴿۹﴾ |
|
و تو چه دانى که آن چیست (۱۰) |
وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿۱۰﴾ |
|
آتشى استسوزنده (۱۱) |
نَارٌ حَامِیَةٌ ﴿۱۱﴾ |
این سوره بطور کلی از معاد و مقدمات آن سخن میگوید، و انسانها را به دو گروه تقسیم میکند:
گروهی که اعمالشان در میزان عدل الهی سنگین است: پاداششان زندگانی سراسر رضایتبخش در جوار رحمت حق
گروهی که اعمالشان سبک و کم وزن است و سرنوشتشان آتش داغ و سوزان جهنم.
بعضی گفتهاند: بدین مناسبت قیامت را قارعه نامیده که دلها را با فزع شدیدش و دشمنان خدا را با عذابش میکوبد
فضیلت سوره
از آنجا که وصف قیامت در این سوره آمده است رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: مرا پیر کرده است.1
امام باقر علیه السلام در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره قارعه را قرائت کند و آن را استمرار بخشد خداوند عزیز و جلیل او را از فتنه دجال و ایمان آوردن به او در امان می دارد و نیز از گرفتار شدن در آتش جهنم نگاه می دارد.2
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس که این سوره را قرائت نماید در روز قیامت ترازوی حسنات او سنگین می شود. 3
امام باقر علیه السلام در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره قارعه را قرائت کند و آن را استمرار بخشد خداوند عزیز و جلیل او را از فتنه دجال و ایمان آوردن به او در امان می دارد و نیز از گرفتارشدن در آتش جهنم نگاه می دارد
1) گشایش در کار
در این باره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده اند: هر کس سوره قارعه را بنویسد و همراه نیازمندی قرار دهد خداوند در کار او آسانی و گشایش قرار می دهد.4
همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر گاه این سوره را نوشته و همراه کسی که بازارش کساد و بی رونق است باشد خداوند به کارش رونق می بخشد.5
2) برآورده شدن حاجات
به جهت برآورده شدن هر حاجتی 180 بار این سوره را بخواند مفید است و اگر معیشت بر او تنگ باشد بنویسد و با خود همراه داشته باشد روزی او وسیع می گردد. همچنین این سوره را نوشته و با خود همراه داشته باشد حاجتش برآورده خواهد شد.
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ
الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی
لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى
دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم پس [آنان] باید فرمان
مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (۱۸۶)
لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا
مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا
لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون ﴿۲۱﴾
* اگر این قرآن را بر کوه نازل میکردیم، او را از ترس خدا، خاشع و متلاشی شده میدیدی. (سوره حشر آیه 21)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ﴿۱۶﴾
* ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم! (سوره ق آیه 16)
* بسا چیزی را ناخوش داشته باشید که آن به سود شماست؛ و بسا چیزی را دوست داشته باشید که به زیان شماست؛ و خدا میداند و شما نمیدانید. (سوره بقره آیه 216)
* و چون بندگان من از تو دربارهی من بپرسند، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند، پاسخ میدهم. (سوره بقره آیه 186)
* نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران، ایمان آورد و دارایی خود را در راه دوستی خدا، به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران و گدایان بدهد و هم خود را در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز بپا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته، به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختیها، صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج، صبر پیشه کند؛ کسانی که بدین اوصاف آراستهاند، آنها به حقیقت راستگویان و آنها پرهیزکارانند. (سوره بقره آیه 177)
* ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است. (سوره بقره آیه 153)
* آیا ندانستهای که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است، میداند؟ هیچ گفتگوی محرمانهای میان سه تن نیست، مگر اینکه او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن، مگر اینکه او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این و نه بیشتر. مگر اینکه هر کجا باشند، او با آنهاست. آنگاه روز قیامت، آنان را به آنچه کردهاند، آگاه خواهد گردانید. زیرا خدا به هر چیزی داناست. (سوره مجادله آیه 7)