گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن...
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تار دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم
سپردن ودایع به على علیه السلام
از امورى که دلالت بر توجه خاص پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به على علیه السلام دارد و او را بر دیگران مقدم داشته،این است که رسول خدا همه ودایع خود را به على علیه السلام سپرد.
در این فضیلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم کسى را لایق تر از على علیه السلام در نگهدارى ودایع خود ندانست.
ابراهیم بن اسحاق ازدى از پدرش نقل مىکند که با سلیمان بن مهران به نزد محمد بن عبد الله رفتیم و درباره وصیت پیامبر اسلام از او سؤال کردیم.محمد از زید بن على نقل کرد که چون وفات رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نزدیک شد،و سر مبارکش در دامن على صلى الله علیه و آله و سلم بود،در حالى که خانه حضرت از مهاجر و انصار موج مىزد،عباس بن عبد المطلب مقابل حضرت نشسته بود،ناگهان رسول خدا فرمود:
«یا عباس ا تقبل وصیتی و تقضی دینی و تنجز موعدی (عدتی) ؟،اى عباس!آیا حاضرى به وصیت من عمل کنى و دیون مرا ادا نموده و به وعدههاى من عمل نمایى؟»عباس عذر آورد و عرض کرد: «اى رسول خدا!من پیر شدهام و عیالاتم بسیار و دستم از مال دنیا تهى است.»رسول خدا سه بار خواسته خود را تکرار کرد و عباس همان جواب را داد.
همه منتظر بودند ببینند حضرت چه کسى را وصى خود قرار مىدهد.در این هنگام فرمود:
«ساعطیها رجلا یاخذها بحقها لا یقول مثل ما تقول;
وصیت خود را به مردى خواهم کرد که بخوبى از عهده آن برآید و آنچه تو گفتى او نگوید.»
سپس خطاب به على علیه السلام فرمود:
«یا علی!ا تقبل وصیتی و تقضی دینی و تنجز موعدی;
اى على آیا وصیت مرا مىپذیرى،و دیون مرا ادا مىکنى و به وعدههاى من وفا خواهى کرد.»
على علیه السلام بغض گلویش را مىفشرد و قادر به پاسخ دادن نبود.سر مقدس رسول خدا هم بر روى دامنش جابجا مىشد.رسول خدا مجددا وصیتخود را تکرار کرد.على علیه السلام در پاسخ عرض کرد:«نعم،بابی انت و امی یا رسول الله،بلى اى رسول خدا!پدر و مادرم فدایت،همه را انجام مىدهم.»
سفارش امام مهدی(عج) به ما شیعیان.
اسحاق بن یعقوب میگوید: در مورد برخی از مسائل که برای من مشکل شده بود توسط جناب محمدبن عثمان ـکه خدا از او و پدرش راضی باد ـ [نایب خاص حضرت بقیةالله، عجلالله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغری] عریضهای به پیشگاه مقدس آن حضرت علیهالسلام تقدیم داشتم که جوابی از ناحیهی مقدسه بدین شرح واصل شد:
خداوند تو را به حق هدایت کند و ثابت قدم بدارد.
در خصوص علت غیبت سؤال کرده بودید. خداوند متعال در قرآن کریمش میفرماید:
"ای اهل ایمان! از چیزهایی که جواب آنها را نمیتوانید تحمّل کنید و ناراحت میشوید، سؤال نکنید"
بدانید که هرکدام از پدران و اجداد من بیعت یکی از طاغوتهای زمان خویش را به گردن داشتند؛ ولی من وقتی قیام میکنم، بیعت هیچ یک از گردنکشان و طاغوتهای زمان را برگردن ندارم.
اما، نحوهی استفاده و انتفاع از وجود من در زمان غیبت کبری همانند استفاده از خورشید در یک روز ابری است.
آگاه باشید که وجود من، موجب بقای کرهی زمین و امان برای همهی مخلوقات است. همچنان که ستارگان موجب امان اهل آسمانند. بنابراین درهای سؤال را بر آنچه برای شما سودی ندارد و آنرا از شما نخواستهاند، ببندید.
برای تعجیل در امر ظهور و فرج ما بسیار دعا کنید، که فرج شما در همین دعا کردن است. و سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و بر هر که راه هدایت در پیش گیرد. (کمال الدین و تمام النعمه ج2/239-237)
*************************************زیارت امام حسین(ع) صادره از ناحیه مقدس امام زمان(عج) معروف به زیارت ناحیه مقدسه
أَلسَّلامُ عَلى ادَمَ صِفْوَةِ اللهِ مِنْ خَلیقَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَیْث وَلِىِّ اللهِ وَ خِیَرَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِدْریسَ الْقــآئِمِ للهِِ بِحُـجَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى نُوح الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى هُود الْمَمْدُودِ مِنَ اللهِ بِمَعُونَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى صالِـح الَّذی تَـوَّجَهُ اللهُ بِکَرامَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ اللهُ بِخُلَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِسْمعیلَ الَّذی فَداهُ اللهُ بِذِبْــح عَظیم مِنْ جَنَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِسْحقَ الَّذی جَعَلَ اللهُ النُّبُوَّةَ فی ذُرِّیَّتِهِ ، أَلسَّـلامُ عَلى یَعْقُوبَ الَّذی رَدَّ اللهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یُوسُفَ الَّذی نَجّاهُ اللهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذی فَلَقَ اللهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذی خَصَّهُ اللهُ بِنُبُـوَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى شُعَیْب الَّذی نَصَرَهُ اللهُ عَلى اُمَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذی تابَ اللهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطیـئَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى سُلَیْمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى أَیُّوبَ الَّذی شَفاهُ اللهُ مِنْ عِلَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یُونُسَ الَّذی أَنْـجَـزَ اللهُ لَهُ مَضْـمُونَ عِدَتِهِ، أَلسَّلامُ عَـلى عُزَیْر الَّذی أَحْیاهُ اللهُ بَعْدَ میتَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى زَکَرِیـَّا الصّـابِرِ فی مِحْنَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یَحْیَى الَّذی أَزْلَفَهُ اللهُ بِشَهادَتِهِ ،
سلام بر آدم یارِ مخلص خدا از بینِ آفریدگانش ، درود بر شیث ولىّ خدا و بهترینِ بندگانش ، سلام بر ادریس که براى خدا حجّتِ او را بپا داشت ، درود بـر نـوح که دعـایش قرینِ اجابـت بود ، سـلام بر هـود که کمـک و یارىِ خـدا مَـدَدِ او بود، درود بر صـالح که خـداوند تاج کـرامت بر سـرش نهاد ، سـلام بر ابراهـیم که خـدا مقـامِ خُلّـت و رفاقـت رابه او عـطا نمود ، درود بـر اسمـاعیل کـه خـداوند ذبـحى عظـیم از بهشت را فـداىِ او نمود ، سـلام بر اسحـاق که خـداوند پیامبرى را در نسـل او قـرار داد ، درود بر یعـقوب که خـداوند به رحـمت خود بینـائىِ چشـمش را به او بازگـرداند ، سلام بر یوسـف که خـداوند به عظـمتِ خود او را از قعـر چاه رهائى بخشید ، درود بر موسـى که خـداوند به قدرتِ خود دریا را برایـش شـکافت ، سلام بر هـارون که خـداوند پیامبـرى خود را به وى اختـصاص داد ، درود بر شعـیب که خدا او را بر اُمّـتش پیـروز نمود ، سلام بر داوود که خداوند از لغزش او درگذشت ، درود بر سلیمان که بخاطر شوکتش جنّ به فرمان او درآمد ، سلام بر ایّوب که خداوند او را از بیماریش شفا بخشید ، درود بر یونس که خداوند به وعده خود برایش وفا نمود ، سلام بر عُزَیر که خداوند او را پس از مرگش به حیات بازگردانید ، درود بر زکریّا که در رنج و بَلا شکیبا بود ، سلام بر یحیى که خداوند به سبب شهادت مقام و منزلتِ او را بالا برد ،
اهداف سخت یا مهم
اهداف مهم یا سخت به هدفهایی گفته میشود که از نظر احساسی برای ما ارزشمند، زنده و مورد نیاز باشد. در ادامه، این ویژگیها را توضیح میدهیم:
ارتباط احساسی با هدف
وقتی فرد، ارتباط احساسی قوی با هدفش نداشته باشد، آن را نیمهکاره رها میکند، اگر از افرادی که هدفشان را با تلاش بسیار دنبال میکنند بپرسید که چرا به این هدف علاقهمندید، جواب میدهند که این هدف، انگیزه اصلی من است و انگار به دنیا آمدم تا به این هدفم برسم. این همان ارتباط احساسی با هدف است.
زنده بودن هدف
برای زنده بودن یک هدف، باید آن را تصور کنید. هر چه بیشتر بتوانید هدفتان را به تصویر بکشید، آن را واقعیتر کردهاید و هر چه هدف واقعیتر باشد، ملموستر میشود و بیشتر میتوانید آن را به عنوان بخشی از زندگیتان بپذیرید. به عنوان مثال، اگر هدفتان کمکردن وزن، ترک سیگار یا شرکت در یک مسابقه و برنده شدن یا ترفیع شغلی و یا هر چیز دیگر باشد، باید خود را با خوشحالی و اشتیاق در حال تحقق آن ببینید.
مورد نیاز بودن هدف
شما باید هدفی را دنبال کنید که مورد نیاز باشد. اگر ضرورت تحقق هدفتان را احساس نکنید، این امر به تعویق میافتد. «فردا شروع میکنم» این سه واژه، مانع بسیاری از اهداف هستند. تا به حال چند بار از واژه «فردا» برای گام برداشتن در راه رسیدن به اهدافتان استفاده کردهاید، در حالی که منظور اصلیتان «هرگز» بوده است!
سخت بودن هدف
به طور کلی، اهداف سخت و مهم، اهدافی است که پیش پا افتاده و سطحی نیست و دستیابی به آنها مستلزم تلاش بیشتری است و انجام آن موفقیت بزرگی در زندگی محسوب میشود. به همین دلیل، اهداف سخت، اعتماد به نفس فرد را بالا میبرد.
هنگامی که یک هدف، ذهنتان را فعال کند با قلبتان ارتباط برقرار میکند، شما را به سمت رشد و پیشرفت سوق میدهد و در شما احساس نیاز به وجود میآورد؛ بنابراین شما تمام توان خود ر ابرای رسیدن به آن به کار میبرید و آمادهاید در راه رسیدن به هدف خود، بر تمام موانع موجود غلبه کنید.
گام به گام تا تحقق یک هدف
برای تحقق اهداف سخت، لازم است این مراحل را طی کنید: اولین گام این است که تصویری از هدف خود و زمان تقریبی تحقق آن، در ذهنتان تجسم کنید. حال زمان مورد نظر را نصف کنید (مثلاً میشود شش ماه) حال از خود سوال کنید: در این شش ماه چه کاری باید انجام دهم تا به اهداف یک سال دیگرم برسم؟ سپس این شش ماه را نصف کنید و از خود سوال کنید: در این سه ماه چه کاری در راستای هدفم باید انجام دهم تا به اهداف شش ماه دیگرم برسم؟ و باز زمان را نصف کنید، میشود شش هفته و از خود سوال کنید که در این مدت چه کارهایی را باید برای تحقق هدفم انجام دهم؟ این کار، یعنی نصف کردن زمان رسیدن به هدف را ادامه دهید تا به این سوال برسید که امروز باید چه کاری برای رسیدن به هدف یک سال بعدم انجام دهم.
این تمرین سه جنبه دارد:
1- به شما نشان میدهد دقیقاً از کجا و چگونه دنبال کردن هدفتان را شروع کنید.
2- بر اعمال هر روزه خود نظارت میکنید و هیچ روزی را به بطالت نمیگذرانید.
3- به شما نشان میدهد هر روز باید چه کاری انجام دهید.
تشخیص هدف مهم
برای این که بدانید آیا هدف شما هدفی سخت است یا نه، این سوالها را از خود بپرسید: چرا به این هدف اهمیت میدهم؟ از رسیدن به این هدف، چه احساسی دارم؟ چرا به تحقق این هدف در حال حاضر نیاز دارم؟ در مسیر دستیابی به این هدف چه درسها و تجربههایی یاد میگیرم؟
این
دعا همان دعاى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در روز بدر و احزاب،و دعاى
حضرت سید الشهدا علیه السّلام در روز عاشورا است،و جز این دعا دو دعاى دیگر
از حضرت روایت شده که در روز عاشورا خواندند،یکى دعایى است که به حضرت
سجاد علیه السّلام تعلیم فرمودند،زمانى که ایشان را به سینه خود چسباند در
حالىکه از بدن مبارکشان خون مىجوشید،و این دعا را براى حاجت و نیاز مهم و
اندوه و بلاى سخت و امر بزرگ
دشوار مىخوانند،و آن دعا این است:
بِحَقِّ یسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ یا مَنْ
یَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِى الضَّمیرِ یا مُنَفِّساً عَنِ
الْمَکْرُوبینَ یا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ
الصَّغیرِ یا مَنْ لایَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى
کَذا و کَذا
به حق یس و قرآن حکیم،و
به حق ط و قرآن عظیم،اى که بر نیازهاى خواهندگان توانایى،اى که آنچه در
باطن است مىدانى،
اى خارجکننده غم و اندوه از گرفتاران،اى گشاینده غم از غمناکان،اى رحم
کننده به پیرمرد،اى روزىدهنده به کودک صغیر،اى که نیاز به تفسیر ندارى،بر
محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من چنین و چنان
کن.
توجه : به جای کذا و کذا در عبارت دعا باید حاجت خود را بیان کرد .