بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ *********** أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دو» ثبت شده است

«سبط» به معنی فرزندِ فرزند یا به عبارت دیگر نوه است.

کلمه سبط در قرآن پنج مرتبه آمده و همگی درباره بنی اسرائیل است.
بعضی از اهل سنت گفته‌اند که به اولاد حضرت اسماعیل «قبیله»، و به اولاد حضرت اسحق «سبط» گفته می شود تا از یکدیگر متمایز باشند. بنابراین منظور از اسباط که جمع سبط است، اولاد یعقوب بن اسحاق پسر ابراهیم علیهم السلام هستند، که دوازده طایفه از دوازده پسر یعقوب بوده اند.

بنابراین، منظور از اسباط در قرآن یا کسانی هستند که از دوازده فرزند یعقوب به دنیا آمدند یا اشخاص بخصوصی که هر یک نوه و فرزندِ فرزند کسی بوده‌اند. ولی آنچه از ظاهر روایات به دست می‌آید این است که اسباط پیامبران، به نوعی، دارای منصب جانشینی بوده‌اند.

روزی سلمان به پیامبر خدا عرض کرد:«برای هر پیامبری یک وصی و دو سبط است. وصی و دو سبط شما کیانند؟»
پیامبر چند لحظه سر به زیر انداخت، آن‌گاه فرمود:«خداوند چهار هزار پیامبر مبعوث کرد که برای آنها چهار هزار وصی و هشت هزار سبط است. سوگند به کسی که جانم به دست اوست، من بهترین انبیاء هستم و وصیم بهترین اوصیاء و دو سبط من بهترین سبط‌ها هستند.»


در روایت دیگری پیامبر فرمود: دو سبط این امت از خاندان مایند؛ آنها دو فرزند فاطمه، حسن و حسین هستند.»
و نیز فرمود:«اسباط، فرزندان یعقوب، و دوازده نفر بودند؛ و ائمه بعد از من دوازده نفرند و از اهل بیت من. اولین آنان علی و میانه آنها محمد و آخر آنها نیز محمد است؛ او مهدی این امت است که عیسی علیه السلام پشت سر او نماز می‌خواند. آگاه باشید که کسی که به آنها تمسک جوید، به ریسمان الهی تمسک جسته و کسی که آنها را رها کند ریسمان الهی را رها کرده است.»


یک سلام بر امام حسن و امام حسین علیهما السلام

بر خلاف سیزده معصوم دیگر در این زیارت نامه بر امام حسن و امام حسین علیهما السلام به طور جداگانه سلام داده نشده است؛ بلکه به یک سلام به هر دو بسنده شده است؛ همان طور که پیش تر اشاره شد بر طبق آیه مباهله آن دو فرزندان پیامبر خدایند و هر دو سبط آن حضرت و سید جوانان اهل بهشت اند و فاصله تولد آنان نیز بسیار اندک است؛ رسول خدا هر دو را دوست می داشت و در فضلیت هر دو سخن می گفت. اما به نظر می رسد دلیل اصلی این نکته آن است که دو ریحانه رسول خدا، تنها برادرانی بودند که هر دو حجت خدا در زمین، خلیفه پیامبر و دارای مقام عصمت و امامت بوده اند؛ همه امامان معصوم علیهم السلام - به جز علی علیه السلام - فرزند امام معصوم اند و نه برادر امام و معصوم؛ امام حسن و حسین تنها کسانی هستند که هر دو حجت خدایند و برادر یکدیگر. در کتاب کافی،(1) روایات متعددی بر این نکته تاکید ورزیده است که امام معصوم علیه السلام فرزند امام است و تنها حسن و حسین علیهما السلام اند که برادرند و امام معصوم. و پس از آن ها هرگز این جهت تکرار نخواهد شد.از این رو به هر دو با هم سلام داده می شود؛ آن دو سلاله پاک پیامبر هم دوش و همدل برای استوار سازی پایه های دین خدا و پاسداری از حریم دین نبوی کوشیدند از این رو نمی توان آن دو را از یکدیگر جدا ساخت گرچه به دلیل مصلحت هایی آن روزگار هر یک روش خاص به خود را داشتند؛ چه این که مصلحت هادر زمان ها و مکان های مختلف؛ متغیر می شوند و استوار سازی عدالت، بالندگی معنویت و گسترانیدن حقیقت در هر زمانی و مکانی شیوه خاص به خود را می طلبد به همان سان که حکمت الهی بر این بود که امامان علیهم السلام از نسل امام حسین علیه السلام باشند و نه امام حسن علیه السلام، و بدین خاطر بود که رسول خدا همواره به نام هر دو اشاره می کرد و می فرمود حسن و حسین علیهما السلام هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه قیام نکنند(2)؛ هر دو ریحانه این دنیا و این امت هستند(3)؛ هر دو بهترین انسان های روی زمین اند(4)، هر دو از عترت،(5) هر دو کشتی نجات،(6) هر دو از اهل بیت علیهم السلام(7) و هر دو محبوب(8) دل من اند به هر رو به این دلیل است که در بسیاری از موارد نام آن دو و مسایل مرتبط به آن دو در روایات با هم و یکجا آمده است و نه جدای از یکدیگر(9) و برخی از دانشوران به پیروی از روایات بوده است که در یکجا و توأمان از آن دو پاره تن فاطمه سخن گفته اند.(10)

سیدی شباب اهل الجنّة

بر طبق روایات متعدد و مختلف و متواتر، که محدثان شیعه و سنی نقل کرده ا ند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام سرور و سید جوانان بهشت اند، به برخی از این روایات پیش از این اشاره شد؛ بر پایه این روایات پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم به مناسبت های گوناگون و با صراحت بارها و بارها آن دو را «سیّد شباب اهل الجنة» نامیدند(11) به همان سان که مادرشان فاطمه را «سرور زنان اهل بهشت» نام نهادندو این لقب به قدری اهمیت دارد که گروهی از دانشوران آن را مهم ترین لقب این دو سبط معصوم رسول خدا دانسته اند.

جوانی بهترین دوره و فصل زندگی انسان است؛ در این دنیا نشاط، قدرت و جلوه زندگی انسان در جوانی رخ می نماید اما در بهشت تا آن جا که آیات قرآن و روایت های رسیده از معصومان نشان می دهند، همه بهشتیان جوان هستند از این رو احتمالاً مقصود از این سخن آن است که نشاط، جمال و جلال پرجاذبه، منزلت و موقعیت این دو سبط رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در بهشت به گونه ای است خاص و استثنایی از ا ین رو بهشتیان آرزو دارند به ملاقات آن دو روند و از نزدیک آنان را زیارت کنند.

منابع :
قاموس قرآن،‌ ج 3،‌ ص 218؛ لفظ سبط و بحار، ‌369، ص 334، روایت 195
بحارالانوار، ج 36، ص 370، ص 317؛ کفایه الاثر، ص 11 و ص 19 

1) کافی ج 1، ص 286-285 و وافی ج 2، ص 136 - 135.
2) الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا»؛ در مناقب، ج 3، ص 63 این حدیث را از سنن ابن ماجه، ترمذی و مسند احمد بن حنبل، نقل کرده است. ایشان می نویسد: «أجمع اهل القبلة علی انّ النّبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا».
3) صحیح بخاری، ج 2، ص 188 و سنن ترمذی، ج 5، ص 657؛ مسند الامام المجتبی علیه السلام، ص 201.
4) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 67 .
5) سنن ترمذی، ج 5، ص 656 و مستدرک حاکم ج 3، ص 109.
6) حلیه الاولیاء، ج 4 ص 306.
7) همان.
8) سنن ترمذی، ص 656 و 659.
9) در روایات متعدد اهل سنّت و شیعه این نکته به روشنی به چشم می خورد. ر.ک: بحارالانوار، ج 43؛ المعجم ا لکبیر، ج 4، ص 75 و مسند الامام المجتبی(ع)، ص 150 - 240.
10) به عنوان نمونه مجلسی در بحار تاریخ زندگی آن دو بزرگوار را با هم آورده است.


11) ر.ک: المعجم الکبیر، ج ص 70 - 17، احادیث: 2597، 2610، 2603، 2611 و 18 - 2612 و سنن ترمذی، ج 5، ص 656 به سند صحیح و بحارالانوار، ج 43، ص 370 - 28 و مسند الامام المجتبی علیه السلام، ص 95 - 47 و منابع مختلف دیگر.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۲ ، ۰۷:۰۵
محمد سروری

قرآن مجید نسخه شفابخش جان‏هاى دردمند، از جانب خداوند سبحان است: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَه لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا(1) که توسط پیامبرى مهربان و فداکار، بر جان‏هاى حقیقت‏طلب و عاشق، رسانده شد. در کتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجید - دو داروى آرام‏بخش تجویز شده است که در نوع خود، بى‏نظیرند؛ هم آرام بخشند و هم درمانگر. هر یک از این دو دارو، ویژگى خاص خود را دارند که به توصیف آنها مى‏پردازیم.

 
1. یاد خدا 


«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ با یاد خدا، قلب‏ها آرام مى‏گیرند».(2)
در نگاه یک مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملک و ملکوت است و تمامى نظام هستى، سربازان اویند؛ هیچ قدرتى، جز قدرت او نیست؛ هیچ کس، نمى‏تواند بدون اذن الهى، نفع و ضررى برساند و همه هستى، فرمانبردار اویند. صاحب و مؤثر در هستى، فقط خداست: «لا اله الا هو»(3)، «لا مؤثر فى الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»(4) و «و ان من شى‏ء الا یسبح بحمده».(5) پس، تنها اوست که قدرت و مالکیت دارد و به هر کس که بخواهد، مى‏بخشد و از هر کس که بخواهد، مى‏ستاند: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».(6)
نکته دیگر اینکه تمامى گرفتارى‏ها، دلتنگى‏ها، تردیدها، بیم‏ها و امیدهاى بشر، در دو چیز نهفته است:
الف) از دست دادن چیزى یا کسى.
ب) به دست نیاوردن چیزى یا کسى.
اگر به طور دقیق به تمامى دغدغه‏ها و نگرانى‏هایمان - از کودک، نوجوان، جوان و... - بنگریم، از این دو حال بیرون نیست؛ یا نگران آنیم که آنچه داریم، از مال و جان و فرزند و موقعیت اجتماعى و...، از دستمان برود و یا اندوهناک آنیم که آنچه در آرزوى آن بودیم و برایش روز و شب تلاش کردیم، به دست نیاوریم و یا مانعى پدید آید و ما از رسیدن به مطلوب و مقصود، باز مانیم.
چه بسیارند افرادى که با این دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگى و افسردگى به سر مى‏برند و ساعت‏ها، عمر شریف را به بیهودگى و بطالت مى‏گذرانند که شاید... .
پسر جوانى که در آرزوى دختر دلخواه خویش است و دخترى که منتظر خواستگار عاشق خویش است، هر دو نگران حوادث آینده هستند.
اسلام با کلام وحى، بشارت مى‏دهد که نگران نباشید و ترسى نداشته باشید. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستى برقرار کرده‏اید، بر او توکل کنید و نگران نباشید؛ چون همه هستى در ید قدرت اوست و «حتى برگ درختى، بى‏اذن او نمى‏افتد»(7)و او «هر آن چه را در آسمان‏ها و زمین است، مى‏داند» و حتى «آن چه را در دل‏ها پنهان و نهان است، مى‏داند»(8) و «نگاه خیانت‏کار را مى‏شناسد و به خیانت نگاه هم داناست».(9)
قطره‏اى کز جویبارى مى‏رود از پىانجام کارىمى‏رود
پس انسان با یاد این همه عظمت، قدرت و رحمت بیکران، بخشندگى بى‏انتها، غفران، آمرزندگى و پوشاندن عیب‏ها و خطاها، توبه‏پذیرى و فرصت‏سازى، پاک‏کنندگى و تبدیل سیئات به حسنات، امیددهى و جبران‏سازى، آرام مى‏گیرد و امید را از دست نمى‏دهد؛ توان دوباره مى‏یابد؛ دل به او مى‏سپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پیدا مى‏کند.  


2. همسر 


دومین آرام‏بخش که در قرآن مجید به آن اشاره شده و از نشانه‏ هاى خداوند به شمار مى‏آید، چیزى جز همسر آدمى نیست.در قرآن چنین آمده است:«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدّه وَرَحْمَةً ».وازنشانه های اواینکه ازجنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنهاآرامش یابید ودر میانتان مودت ورحمت قرار داد. (10)
دوره جوانى، دوره‏اى است که انسان، حس استقلال‏طلبى و شخصیت پیدا مى‏کند و مى‏خواهد دوست‏داشتنى باشد و دیگران را دوست بدارد؛ حس عجیبى در خود احساس مى‏کند و نمى‏داند چه خواهد شد.
از یک طرف، میل او به غیرهمجنس، فزونى مى‏یابد و از جانبى دیگر، احساس شخصیت و استقلال، باعث اندکى جدایى از بافت دوره کودکى و نوجوانى، در خانه و خانواده مى‏شود؛ هم گرایش او به سمت و سویى دیگر است و هم علاقه‏اش به کسب اعتبار و جایگاه تازه.
از دیگر سو، غریزه سرکش جنسى، قوى مى‏شود و ارضاى صحیح آن، باعث بهبودى روحى و روانى مى‏شود. اگر قربانیان بیمارى‏ها در جهان، بررسى شوند، شاید بیشترین قربانى، مخصوص بیمارى‏هاى جنسى باشد. آثار زیانبار و وحشتناک این بیمارى‏ها، در تمامى عرصه‏هاى زندگى، قابل مشاهده است.
اسلام عزیز، در جهت آرامش بخشى، ازدواج را راهکار مناسبى در نظام آفرینش مى‏داند. انسان در دوران جوانى، نیازمند رسیدن به همدم و مونسى است تا با عشق‏ورزى و مهربانى، ادامه مسیر را با او رهسپار گردد. دوستى‏ها، هیچ گاه و براى هیچ کس، آرام‏بخش نیستند؛ بلکه خود عرصه‏اى تازه در ایجاد دغدغه‏ها، نگرانى‏ها، خستگى‏ها و... مى‏باشند؛ اگر چه به ظاهر، هیچ کدام از دو طرف، بدان اعتراف نکنند.
بنابراین، آرام‏بخش دوم در قرآن، همسر نام دارد که در کنار وى، انسان از خستگى‏ها رهایى مى‏یابد و احساس مى‏کند که جهانى جدید شکل گرفته است. دو شخصى که با هم هیچ حس خاصى نداشته‏اند، چنان شیفته و دوستدار هم مى‏شوند که حتى ساعتى بدون هم را نمى‏توانند تحمل کنند؛ بدون هم، احساس خستگى مى‏کنند؛ براى هم بى‏تابى مى‏کنند؛ به هم هدیه مى‏دهند و خالصانه‏ترین محبت‏ها را نثار هم مى‏کنند.
پس باید با یاد خدا، براى جهانى پر از امید و آرزوهایى زیبا و زندگى و سرزندگى و بندگى، اندیشید و همسرى برگزید که تا بهشت برین، همدم و مونس و همراه انسان باشد.


1. اسراء، 82.
2. رعد، 28.
3. بقره، 255.
4. فتح، 7.
5. اسراء، 44.
6. آل‏عمران، 26.
7. انعام، 59.
8و9. غافر، 19.
10. روم، 21

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۶
محمد سروری

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که مرضی به او برسد سوره حمد را در گریبانش هفت مرتبه بخواند پس اگر مرض از بین رفت چه بهتر، و گرنه هفتاد بار بخواند و من ضمانت می کنم که سلامتی یابد. (تفسیرالبرهان ج 1 ص 107)

فضیلت تلاوت سوره مبارکه حمد:

**پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود.(مستدرک الوسائل ج 4 ص 330)

**رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هرکس سوره حمد را قرائت کند خداوند به عدد خواندن تمام کتابهایی که از آسمان نازل شده به او ثواب و پاداش عنایت می فرماید. (الاختصاص ص 39)

**ابن عباس از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» نقل کرده است که: سوره حمد دو سوم قرآن کریم است. (مستدرک الوسائل ج 4 ص 331)

**در روایتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفه ی میزان و باقی سوره های قرآن را در کفه ی دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است. (مستدرک الوسائل ج 4 ص 330)

**رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم: هر مسلمانی که سوره‌ را قرائت نماید، اجری مانند قرائت دو سوم قرآن به او عطا می شود، و نیز اجری مانند صدقه بر مردان و زنان مومن عنایت می شود. (مجمع البیان ج 1 ص 36)

**ابن کعب می گوید: سوره فاتحه الکتاب را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قرائت کردم حضرت فرمود: قسم به کسی که جانم به دست اوست در تورات و انجیل و زبور و فرقان، مثل این سوره نازل نشده است و این سوره مادر کتاب و مادر قرآن است و هفت آیه دارد و تقسیم می شود بین خدا و بنده اش، و برای بنده است آنچه که از خدا بخواهد. (مستدرک الوسائل ج 1)

در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ هَلْ أَتَى کَانَ جَزَاۆُهُ عَلَى اللَّهِ جَنَّةً وَ حَرِیراً وَ مَنْ اَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا قَوِیَتْ نَفْسَهُ الضَّعِیْفَةُ وَ...؛1 کسی که سوره «هَلْ اَتَی» را بخواند، پاداش او بر خدای سبحان بهشت و لباسهای بهشتی است و کسی که به قرائت آن مداومت کند، نفس ضعیف او تقویت می شود»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۰۷:۳۴
محمد سروری