بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ *********** أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درباره» ثبت شده است

کلام امام حسین(ع) درباره شیوه همنشینی رسول الله(ص)

امام حسین علیه‌السلام فرمودند: از پدرم علیه السلام درباره نشستن او [رسول خدا صلی الله علیه و آله ] پرسش کردم پس فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمى‌نشست و بر نمى‌خاست مگر آن که ذکر بر لب داشت و جایى را به خود اختصاص نمى‌داد و از این کار، نهى مى‌داشت و هرگاه نزد جماعتى مى‌رفت در پایین مجلس مى‌نشست و به این کار فرمان مى‌داد.
بهره هریک از همنشینانش را ادا مى‌کرد، تا آن جا که همنشین او فکر نمى‌کرد کسى نزد رسول خدا از او ارجمندتر است.
هر که با او همنشین مى شد یا پى کارى را با هم مى گرفتند، حضرت آن قدر شکیبایى مى ورزید تا این که او خود مى رفت و کسى که از ایشان [برآوردن ]حاجتى را مى طلبید، یا نیازش را برمى آورد یا کلامى خوش به او مى گفت.
گشاده رویى و اخلاقش، همه مردم را در بر مى گرفت و [دیگر ]پدر آنها گشته بود و آنها در (دادن و گرفتن) حقّ نزد او یکسان بودند.
مجلس ایشان، مجلس شکیبایى، شرم، صبر و امانتدارى بود و در آن نه صدایى بلند مى شد و نه سخن زشتى بر زبان رانده مى شد و نه خطاهاى آن مجلس، گفته مى شد. همه [در مجلس او] برابر بودند و با تقوا بر یکدیگر برترى داده مى شدند و فروتن بودند، بزرگ را احترام مى نهادند و بر کوچک، رحم مى آوردند و نیازمند را بر خود ترجیح مى دادند و بیگانه را پاس مى داشتند.
[به پدرم] عرض کردم: شیوه حضرت صلی الله علیه و آله با همنشینانش چگونه بود؟
فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و زمخت و نه، فریاد مى کشید و ناسزا مى گفت و نه عیب جویى مى کرد و نه بسیار شوخى مى کرد.
خود را از آن چه دوست نمى داشت، به غفلت مى زد و دیگران را نه از آن نومید مى ساخت و نه بدان ترغیب مى کرد.
سه چیز را از خود دور کرده بود: لجاجت، پرگویى و بیهودگى و سه چیز را از مردم کنار نهاده بود: هیچ کس را، نه مى نکوهید و نه عیب مى کرد و در پى جستن زشتیهاى او نبود، وسخنى نمى گفت، مگر در آن چه امید ثوابش را مى بُرد. هرگاه سخن مى گفت، همنشینانش خاموشى مى گزیدند تا آن جا که گویى، پرنده بر سر ایشان نشسته است و هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت مى کرد، آنها سخن مى گفتند و در خدمت حضرت صلی الله علیه و آله کشمکش نمى کردند.
اگر کسى سخن مى گفت، به او گوش مى دادند تا از سخن گفتن آسوده شود. سخن آنها نزدحضرت صلی الله علیه و آله ، همان سخن نخستین نفر مجلس بود. از آن چه مى خندیدند، او هم مى خندید و از آن چه تعجّب مى کردند، حضرت صلی الله علیه و آله هم تعجّب مى کرد.
حضرت صلی الله علیه و آله بر خشک و زمخت سخن گفتن شخص غریب و تقاضاى او صبر مى کرد، تا آن که اصحابش آنها را گرد مى آوردند و مى فرمود: هرگاه کسى را دیدید که حاجتى مى طلبد، او را یارى رسانید.
حضرت صلی الله علیه و آله ، ستایش را از کسى جز از مسلمان حقیقى نمى پذیرفت، و سخن کسى را قطع نمى کرد، تا آن که از حد مى گذراند، پس با نهى یا برخاستن، کلام او را قطع مى کرد.

متن حدیث:

إمام الحسین علیه السلام : سَأَلتُ أبی علیه السلام عَن ... مَجلِسِهِ [أی رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ] فَقالَ : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله لا یَجلِسُ و لا یَقومُ إلاّ عَلى ذِکرٍ ، و لا یوطِنُ الأَماکِنَ ، ویَنهى مِن إیطانِها ، وإذَا انتَهى إلى قَومٍ جَلَسَ حَیثُ یَنتَهی بِهِ المَجلِسُ ویَأمُرُ بِذلِکَ، یُعطی کُلَّ جُلَسائِهِ نَصیبَهُ ، لا یَحسِبُ جَلیسُهُ أنَّ أحَدًا أکرَمُ عَلَیهِ (مِنهُ) ، مَن جالَسَهُ أو قاوَمَهُ فی حاجَةٍ صابَرَهُ حَتّى یَکونَ هُوَ المُنصَرِفَ ، ومَن سَأَلَهُ حاجَةً لَم یَرُدَّهُ إلاّ بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ ، قَد وَسِعَ النّاسَ مِنهُ بَسطُهُ وخُلُقُهُ ، فَصارَ لَهُم أبًا وصاروا عِندَهُ فِی الحَقِّ سَواءً ، مَجلِسُهُ مَجلِسُ حِلمٍ وحَیاءٍ وصَبرٍ وأمانَةٍ ، لا تُرفَعُ فیهِ الأَصواتُ ، ولا تُؤبَنُ فیهِ الحُرَم حدیث ، ولا تُنثى فَلَتاتُهُ حدیث ، مُتعادِلینَ یَتَفاضَلونَ فیهِ بِالتَّقوى ، مُتَواضِعینَ ، یُوَقِّرونَ فیهِ الکَبیرَ ، ویَرحَمونَ فیهِ الصَّغیرَ ، ویُؤثِرونَ ذَا الحاجَةِ ، ویَحفَظونَ الغَریبَ .
قُلتُ : کَیفَ کانَ سیرَتُهُ فی جُلَسائِهِ ؟ فَقالَ : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله دائِمَ البِشرِ ، سَهلَ الخُلُقِ ، لَیِّنَ الجانِبِ ، لَیسَ بِفَظٍّ ولا غَلیظٍ ، ولا سَخّابٍ ولا فَحّاشٍ ولا عَیّابٍ ولا مَزّاحٍ ، یَتَغافَلُ عَمّا لا یَشتَهی ، ولا یُؤیِسُ مِنهُ ولا یُحَبِّبُ فیهِ ، قد تَرَکَ نَفسَهُ مِن ثَلاثٍ : المِراءِ ، والإِکثارِ ، وما لا یَعنیهِ، وتَرَکَ النّاسَ مِن ثَلاثٍ : کانَ لا یَذُمُّ أحَدًا ولا یُعَیِّرُهُ ، ولا یَطلُبُ عَورَتَهُ ، ولا یَتَکَلَّمُ إلاّ فیما رَجا ثَوابَهُ . إذا تَکَلَّمَ أطرَقَ جُلَساؤُهُ کَأَنَّما عَلى رُؤوسِهِمُ الطَّیرُ ، فَإِذا سَکَتَ تَکَلَّموا ولا یَتَنازَعونَ عِندَهُ ، مَن تَکَلَّمَ أنصَتوا لَهُ حَتّى یَفرُغَ . حَدیثُهُم عِندَهُ حَدیثُ أوَّلِهِم ، یَضحَکُ مِمّا یَضحَکونَ مِنهُ ، ویَتَعَجَّبُ مِمّا
یَتَعَجَّبونَ مِنهُ ، ویَصبِرُ لِلغَریبِ عَلَى الجَفوَةِ فی مَنطِقِهِ ومَسأَلَتِهِ حَتّى إذا کانَ أصحابُهُ لَیَستَجلِبونَهُم ، ویَقولُ : إذا رَأَیتُم طالِبَ الحاجَةِ یَطلُبُها فَأَرفِدوهُ . ولا یَقبَلُ الثَّناءَ إلاّ مِن مُکافِئٍ حدیث ، ولا یَقطَعُ عَلى أحَدٍ حَدیثَهُ حَتّى یَجوزَ فَیَقطَعَهُ بِنَهیٍ أو قِیام.


«دلائل النبوة للبیهقیّ ،جلد 1 صفحه 290 »


امام جعفر صادق دربارۀ‌ حدیث « مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْتَغیان » می فرمایند:‌ « عَلیٌ وَ فاطِمَةٌ (ع) بَحْرانِ مِنَ الْعِلْمِ عَمیقانِ لا یَبغی اَحَدُهُما عَلی صاحِبِهِ »‌ و درمورد این قسمت : « یَخْرُجُ مِنْهُمُا اللُّؤلؤُ  وَ الْمَرْجانُ » می فرمایند: « الحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع) » .

امام صادق (ع) در تفسیر آیۀ‌ شریفۀ « دو دریا را در کنار هم قرار داد در حالی که با هم تماس دارند و میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی کند » فرمود:‌« علی و فاطمه دو دریای ژرف و لبریز از دانش هستند که یکی بر دیگری طغیان نمی کند . «‌ از آن دو دریا دُرّ و مرجان خارج می شود» یعنی امام حسین و امام حسن (ع) .

1- الرحمن / 19-22

2- تفسیر برهان، 4/ 266

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۰۷:۳۷
محمد سروری

امام صادق (ع) : بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث میگذارند ، ادب است نه مال ، زیرا مال از بین میرود و ادب باقی می ماند.  کافی جلد ۸ صفحه ۱۵۰ حدیث ۱۳۲

 

رسول خدا (ص) : فرزندان خود را احترام کنید و آنان را نیکو ادب کنید ، تا آمرزیده شوید.  جامع الاخبار صفحه ۳۹۳ ، مکارم اخلاق صفحه ۲۲۲

 

رسول گرامی (ص) : هیچ پدری هدیه ای بهتر از ادب نیکو به فرزندش نداده است.  کنزالعمال جلد ۱۶ صفحه ۴۵۶ حدیث ۴۵۴۱۱

 

امام صادق (ع) : ما از شیعیان خود کسی را که عاقل ، فهمیده ، آگاه ، بردبار ، با ادب ، سازگار ، صبور و راستگو باشد دوست داریم . مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۹۰ حدیث ۱۱

 

مولا علی (ع) در وصیتی به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : پسرم ، بهره ات را از ادب غنیمت بدار ، و قلب خود را برای آن آزاد گردان ، زیرا قلب بالاتر از این است که به آلودگی بیامیزی ، و بدان که اگر کمبودی داشته باشی به وسیله ادب بی نیاز میشوی ، و اگر غریب و تنها باشی ادب دوست و همراه تو خواهد بود که با وجود آن وحشتی نخواهد بود.  اعلام الدین

 

امام باقر (ع) : سکوت انسان با ادب در درگاه الهی برتر از تسبیح گفتن نادان است.  اعلام الدین

 

امام علی (ع) : ادب انسان را از حسب و نسب بی نیاز میکند. ( یعنی خودش مایه شرافت است ).  اعلام الدین

 

امام علی (ع) : مومن در دنیا صادق است ، و حرکت او مودبانه است و سخنش همراه با خیرخواهی است و پندش نرم و آرام است ، و از کسی جز خدا نمی ترسد.  جامع الاخبار

 

حضرت محمد (ص) : ادب نیکو ، زینت عقل است.  جامع الاخبار

 

مولا علی (ع) : ای مومن ! علم و ادب قیمت و بهای توست ، پس در به دست آوردن آنها تلاش کن ، هرچه علم و ادب تو زیادتر گردد ارزش و عظمت تو بیشتر میشود ، توسط علم و آگاهی به طرف خدا راهنمایی میشوی و به واسطه ادب بهتر میتوانی در خدمت پروردگارت قرار گیری و بنده به واسطه ادب خدمت میتواند ولایت و قرب الهی را به دست آورد ، پس نصیحت را بپذیر تا از عذاب الهی نجات یابی. مشکاة الانوار ، روضة الواعظین

 

امام صادق (ع) : چهار خصلت است که انسان بواسطه آنها آقایی پیدا میکند عفت ، ادب ، سخاوت و خرد. الاختصاص صفحه ۲۴۴

 

امام علی (ع) : هرکه به ادب حریص باشد ، بدیهای او کم خواهد شد.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۹۱

 

مولا علی (ع) : ادب مایه کمال مرد است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۳

 

مولا علی (ع) : ادب نیکوترین اخلاق است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۲

 

مولا علی (ع) : مردم به ادب شایسته ، بیش از طلا و نقره نیازمندند.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۸۰

 

امام علی (ع) : میوه ادب ، خوش اخلاقی است. تصنیف غررالحکم حدیث ۵۰۸۴

 

اهمیت و جایگاه ادب در فرهنگ اهل بیت (ع)

 

مولا علی (ع) در وصیت به امام حسن (ع) فرمودند : ادب ، مایه باروری عقل و تزکیه قلب و زینت زبان و راهنمای انسان به اخلاق پسندیده است ، اگر ادب همراه انسان نباشد او حیوانی رها شده بیش نیست ، خداوند به ادب خیر دهد کوچک را آقایی میبخشد ، پس در جستجوی ادب باش تا شخصیت و ثروت بدست آوری ، هرکس پی ادب باشد به وسیله آن چیره میشود کسی که آن را رها کند بر او چیره میشوند و حمله می آورند.  اعلام الدین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۷:۰۸
محمد سروری

آیه آسمانی قرآن درباره حجاب زنان ؟

دو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند. آیه 31 سوره نور و آیه 59 سوره احزاب به طور صریح به این بحث پرداخته اند:

«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛[نور/31] و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه ‏هاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشکار نکنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به آن ندارند، یا کودکانى که از شرمگاه زنان بى‏ خبرند. و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده‏اند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید.»

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/59] اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرى ‏هاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»

به نظر مى‏ رسد حکم وجوب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر (ص) و با درست کردن مزاحمت‏ها راهى براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر(ص) و مسلمانان را جریحه‏دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود.

البته باید توجه کرد که در اینجا به معنای معروف حجاب پرداخته ایم. و اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید بگوییم که این آیات پوشش بانوان را مطرح کرده است. و بحث حیاء و عفت، حکم ویژه همسران پیامبر (ص) مبنی بر پرده نشینی، و واجباتی که برای مردان در این زمینه وجود دارد، در آیات دیگر مطرح شده است.
«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیماً؛[احزاب/53] و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] مى‏خواهید از پشت پرده بخواهید این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است.»

«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ؛[نور/30] به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این براى آنان پاکیزه ‏تر است خداوند از آنچه انجام مى ‏دهید آگاه است!»

شعر حجاب

ای زن به تو از فاطمه(س) اینگونه خطاب است

ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.

ای زن مگذار کز سرت تاج رود
وان گوهر عصمتت به تاراج رود
 

بشناس مقام خود که رهبر فرمود
از دامن زن مرد به معراج رود

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۱۲:۰۴
محمد سروری