بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ *********** أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «از» ثبت شده است

نام‌ها و صفات تصریح شده در قرآن


خداوند به طور صریح با نام‌ها و صفات زیر در قرآن ذکر شده است:

آخذ • آخر • ابقی • احد • احسن‌الخالقین • احکم‌الحاکمین • ارحم‌الرّاحمین • اسرع‌الحاسبین • اشدّ • اعلی • اعلم • اقرب • اکرم • اله • اللّه • اوّل • اولی • اهل‌التّقوی • اهل‌المغفره • باری • باطن • بالغ • بدیع • بَرّ • بصیر • توّاب • جاعل • جامع • جبّار • حاسب • حافظ • حسیب • حفیظ • حفیّ • حق • حَکَم • حکیم • حلیم • حمید • حیّ • خادع • خالق • خبیر • خلّاق • خیر • خیرالحاکمین • خیرالرّاحمین • خیرالرّازقین • خیرالغافرین • خیرالفاتحین • خیرالفاصلین • خیرالماکرین • خیرالمنزلین • خیرالنّاصرین • خیرالوارثین • ذوالجلال والاکرام • ذوالرّحمه • ذوالطّول • ذوالعرش • ذوالفضل • ذوالقوّه • ذوالمعارج • ذوانتقام • ذوعقاب • ذومغفره • راد • رافِع • رئوف • ربّ • رحمن • رحیم • رزّاق • رفیع‌الدّرجات • رقیب • زارع • سریع‌الحساب • سریع‌العقاب • سلام • سمیع • سمیع‌الدّعاء • شاکر • شاهد • شدیدالعذاب • شدیدالعقاب • شدیدالمحال • شفیع • شکور • شهید • صادق • صمد • ظاهر • عالم • عالم‌الغیب • عالم‌الغیب والشّهاده • عزیز • عظیم • عفوّ • علّام‌الغیوب • علیم • علیّ • غافرالذنب • غالب • غفّار • غفور • غنیّ • فاعل • فاطر • فالق‌الاصباح • فالق‌الحبّ والنّوی • فتّاح • فعّال • قائم علی کلّ نفس • قابل‌التّوب • قادر • قاهر • قدّوس • قدیر • قریب • قوی • قهّار • قیّوم • کاشف • کافی • کبیر • کریم • کفیل • لطیف • مالک • مُبتَلی • مبین • متعال • متکبّر • متوفّی • متین • مجیب • مجید • محیط • محیی • مخزی‌الکافرین • مستعان • مُستَمِع • مصوّر • مُطَهّر • مقتدر • مقیت • مُلْتَحِد • ملک • ملیک • مُمِدّ • مُنتَقِم • مُنزِل • مُنَّزِل • مولی • مؤمن • موهن • مهلک • مهیمن • نصیر • نور • واحد • وارث • واسع • والی • ودود • وکیل • ولی • وهّاب • هادی


نام‌ها و صفات تصریح نشده


در «فرهنگ قرآن» اسماء و صفات غیرمصرّح در قرآن، که از افعال نسبت داده شده به خدا در قرآن انتزاع می‌شوند، مشروط به این‌که در بیان معصومان به آن‌ها تصریح شده باشد یا در کتاب‌های کلامی از آن‌ها بحث شده باشد، عبارتند از:[فرهنگ قرآن، ج۳، ص ۳۴۰ تا ۳۶۰]

آمِر • بادئ • باسط • باطش • باعث • باقی • بانی • جازی • جلیل • حاشرالخلایق • حاکم • حامل • حنّان • خاذل • داحی • داعی • دلیل • ذارئ • ذاکر • رائی • راحم • رازق • راضی • رامی اصحاب‌الفیل • ساخط • ساقی • سالخ • سامع • شارع • شافی • شاق • صارف • ضارب‌الأمثال • طاحی‌الأرض • طامس عیون الأعداء • طاوی السّماء • عائد • عادل • عاصم • عافی • غضبان • فاتح • فاتق • فادی • فارض • فارق • فاصل • قائل‌الصّدق • قابض • قاسم • قاصم • قاضی • قاطع • کاتب‌الحسنات • کاره • کاسی • ماحی • ماد • ماهد • مُبارِک • مُبَدِّل • مُبدِی • مُبَشِّر • مُبْطِل • مُبَیِّن • مُتجاوِز • مُتَجلّی • مُتَقبّل‌الحسنات • مُتْقِن • مُتکلِّم • مُتَوَلّی • مُثْبِت • مُثَبّت • مُثیب • مُجازی • مُجلّی • مجیر • مُحاسِب • مُحبّ • مُحَبِّب • مُحَذِّر • مُحَرِّم • مُحسِن • مُحْصی • مُحِقّ الحق • مُحْکِم • مُختار • مُخَفِّف • مُخلِص • مُخَوِّف • مُدافِع • مُدَبّر • مُدْرک • مُدمِّر • مُذلّ • مُذَلِّل • مُذْهِب • مُرْتَضی • مُرْسی • مُرَکِّب • مُرید • مُزَّکی • مُزوِّج الحور • مُزَیِّن • مُسبِغ • مُستَجیب • مُستَغنی • مستوی علی‌العرش • مُسخِّر • مُسلِّط • مُسَلِّم • مُسْمِع • مُسَوّی • مُسیِّر • مُشتَری • مُصَرِّف • مُصطفی • مُصْلِح • مُصیب • مُضِلّ • مُطعِم • مُظْفِر • مُظَلِّل • مُظْهِر • مُعِدّ • مُعَذِّب • مُعَرِّف • مُعِزّ • مُعْطی • مُعْظِم • مُعَلِّم • مُعید • مُغْرِق فرعون • مُغْشِی • مغطِش اللیل • مُغْنی • مُفتی • مُفَجّر • مُفَصِّل • مُفَضِّل • مُفهِّم • مُقْبِر • مُقَدِّر • مُقدِّم • مُقرّ • مُقَرّب • مُقسِط • مُقَطِّع • مُقَلّب • مُقْنی • مُکثِّر • مُکْرِم • مُکَرِّم • مُکفِّرالسّیئات • مُکْمل‌الدّین • مُکوِّر • مُلْزِم • مُلْقی • مُلْهِم • مُلیّنُ‌الحدید • مُمَتِّع • مُمَحِّص • مُمْسِک • مُمَکِّن • مُمَهِّد • مُمیت • مُنادی • مَنّان • مُنْبِت • مُنْجِی • مُنْشِر • مُنْطِق • مُنْعِم • مُنْقِذ • مُنکِّس • مُوحی • مُوسِع • مُوَّفِّق • مُوفی • مُولِج • مُهین • مُیسّر • مُؤتی • مُؤخِّر • مُؤلِّف • نازع • ناسف‌الجبال • ناشر • ناظر • نافخ • ناهی • واجد • واضع • واهب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۵۶
محمد سروری










۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۲ ، ۱۷:۳۸
محمد سروری


تقدیم به قلبهایی که به عشق معبود یکتا و در انتظار عیسی مسیح علیه السّلام می تپند ...

 

به همراه بوسه های زرین آفتاب صبح، قطره هایی از آن برکه ی همیشه جاودان، سوار بر نردبان شعاع آفتاب به سوی آسمان پر می کشند و بر بال ابرهای سپید در انتظار روزهایی آمدنی سیر می کنند تا بالاخره بیابند آن لحظات آسمانی را که گل نرگس آشکار گردد و گل مریم ببارد و عطرشان سراسر هستی را در آغوش کشد ...

 

از ابتدای خلقت بشر بر روی این کره ی خاکی، تمامی پیام آوران الهی از سوی معبود یکتا یک پیام واحد را برای بشریت آورده اند، بیکرانه ای از رحمت که تنها راه رسیدن به سعادت و ابدیت می باشد. اما کارگذاران شیطان سنتها و تعالیم آسمانی انبیا و اوصیا را با زرق و برق های شرک و بت پرستی رنگ آمیزی کرده اند و ...


به دستور کلیسای کاتولیک رومی بود که تولد حضرت عیسی علیه السّلام در روز 25 دسامبر جشن گرفته شود. اما دایرة المعارف کاتولیک Catholic Encyclopaedia درمورد کریسمس می گوید:" کریسمس از اعیاد کلیسای نخستین نبود ...اولین نشانۀ این جشن از مصر می باشد."دایرة المعارف بریتانیکاEncyclopedia Britannica چنین می گوید:" کریسمس از اعیاد کلیسای اولیه نبود؛ کریسمس بوسیلۀ عیسی یا حواریون و یا بوسیلۀ کتاب مقدس تأسیس نشده بود؛ کریسمس بعدها از سنت های مشرکان گرفته شد."بنا بر دایرة المعارف امریکانا Encyclopedia Americana :" طبق بسیاری از مستندات، کریسمس در قرن های نخستین کلیسای مسیحیت جشن گرفته نمی شد... در بزرگداشت میلاد عیسی، در قرن چهارم میلادی عیدی به آن اختصاص داده شد... از آنجایی که هیچ تاریخ دقیقی برای میلاد عیسی وجود نداشت، در قرن پنجم میلادی، کلیسای غرب (کاتولیک) فرمان داد تا برای همیشه میلاد عیسی در روز میلاد خورشید، خدای رومیان Sol ، جشن گرفته شود."

 

امپراطوری روم قبل از قرن چهارم میلادی بت پرست و مشرک بود. اما وقتی کنستانتین امپراطور شد و مسیحی گشت ، مسیحیت و بت پرستی را با هم برابر اعلام کرد؛ در این زمان بود که رومیان به این آئین جدید رو آوردند. اما یکی از سنت هایی که رومیان با آن انس داشتند ، همان فستیوال بت پرستانۀ 25 دسامبر بود که آمادگی پشت کردن به این سنت را نداشتند. بنا بر دایرة المعارف شَف هرزاگ Schaff-Herzog ،" اعیاد مشرکان از چنان شهرتی بر خوردار بودند که نمی شد بر اثر نفوذ مسیحیت کنار گذاشته شوند. این جشن ها آنقدر طرفدار داشتند که مسیحیان نیز خوشحال گشتند که عذری برای ادامۀ این جشن ها بدون تغییر و تبدیلی داشته باشند."

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۸:۱۶
محمد سروری
حدیث « راه زندگی »ازامام عـلى علیه السلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گزینـش دوسـت

الإمام علیّ علیه السلام أَلصّاحِبُ کَالرُّقْعَةِ فِى الثَّوبِ فَاتَّخِذْهُ مُشاکِلاً.

امام عـلى علیه السلام فرمود: همنشین و دوسـت، همانند وصله در لباس است، پس آن را همشکل برگزین.

آزادِ اسیر، برده آزاد

الإمام علیّ علیه السلام أَلْعَبْدُ حُرٌّ ما قَنَعَ، أَلْحُرُّ عَبْدٌ ماطَمَعَ.

امام عـلى علیه السلام فرمود: بنده اگر قناعت کند، «آزاد» است، آزاد، اگر طمع داشته باشد «برده» است!

آمـوزش مهـمترهـا

الإمام علیّ علیه السلام اِنَّ رَأیَکَ لا یَتَّسِعُ لِکُلِّ شَئٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمَّ.

امام عـلى علیه السلام فرمود: فکر تو گنجایش هر چیز را ندارد، پس آن را براى آنچه «مهم» است، فارغ گردان.

فاصله «بینش» و «بینایى»

8 الإمام علیّ علیه السلام فَقْـدُ الْبَـصَرِ أَهْوَنُ مِنْ فِقْـدانِ الْبَـصیرَةِ.

امام عـلى علیه السلام فرمود: نابینایى، آسان تر و قابل تحمل تر از نداشتن بینش و بصیرت است.

حـق شـناسى

الإمام علیّ علیه السلام أَکْرِمْ ضـَیْفَکَ وَإِنْ کانَ حـَقیرًا وَقُمْ مِنْ مَجْلِسِکَ ِلأَبیکَ و مُعَلِّمِکَ وَ إِنْ کُنْتَ أَمیرا.

امام عـلى علیه السلام فرمود: مهمان خود را اکرام کن، هر چند «حقیر» باشد، و در مقابل پدر و معلم خود به ادب برخیز، هر چند «امیر»باشى!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۰۹:۵۹
محمد سروری

عنه صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله ـ لَمّا قِیلَ لَهُ : اُمَّتُکَ سَتُفتَتَنُ ، فَسُئلَ :ما المَخرَجُ مِن ذلکَ ؟ ـ : کتابُ اللّه‏ِ العَزیزُ ، الذی لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ ولا مِن خَلفِهِ ، تَنزیلٌ مِن حَکیمٍ حَمیدٍ ، مَنِ ابتَغَى العِلمَ فی غَیرِهِ أضَلَّهُ اللّه‏ُ . حدیث

پیامبر خدا محمدصلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : وقتى به ایشان گفته شد: بزودى امّت تو گرفتار فتنه خواهد شد،

[در جواب این پرسش که : ]

راه خلاص از آن چیست؟ ـ فرمود : کتاب گرامى خدا، همان که باطل نه از پیش و نه از پس بدو راه نیابد، فرود آمده [و ]از سوى حکیمى ستوده است. هر که علم را در جز قرآن بجوید، خداوند گمراهش کند. 

منبع: تفسیر العیّاشیّ : 1/6/11 ، اُنظر تمام الحدیث.

------------------------------------------------------------

بازگشت به قرآن در بحرانهای فکری و عملی

عن الصادق (ع): قال رسول الله (ص): «... فاذا التبست علیکم الفتن کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن، فانه شافع مشفّع ...»
هرگاه فتنه‌ها مانند شب تاریک به شما هجوم آورد، به قرآن پناه برید، زیرا قرآن شفاعت‌گری توانا و کارآمد است [و متمسکان به خود را نجات می‌دهد.]

همانند این بیان از امام علی (ع) نیز نقل شده است.
این بیان مشترک از امام علی و امام صادق (ع) می‌نمایاند که قرآن از نظر اهل بیت در فاصله زمانی عصر دو امام، هرگز جایگاه والا و هدایت‌گری بی‌چون و چرای خود را از دست نداده و از اعتبار مطلق برخوردار بوده است.

قال علی (ع) سمعت رسول الله (ص) یقول: أتانی جبرئیل فقال یا محمّد ستکون فی امتک فتنه. قلت فما المخرج منها؟
قال: کتاب الله فیه بیان ماقبلکم من خبر و خبر ما بعدکم ...»
علی (ع) فرمود از رسول خدا شنیدم که می‌فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد! به زودی در امت تو فتنه و بحران بزرگی رخ می‌نماید.
به او گفتم راه گریز از آن فتنه چیست؟
جبرئیل گفت: مراجعه به کتاب خدا راه گریز و ایمنی است؛ زیرا در قرآن هرگونه آگاهی ضروری نسبت به گذشته و آینده وجود دارد.

منبع:فیض کاشانی، محمدبن مرتضی، تفسیر صافی، بیروت، موسسه الاعلمی المطبوعات، 1/15.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۰۹:۴۲
محمد سروری
شعری از مصلح انقلابی و شاعر بزرگ فارسی زبان حکیم اقبال لاهوری به مناسبت حماسهء جاویدان عاشورا:

 اقبال لاهوری
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۰۸:۵۵
محمد سروری

معتبرترین کتابها، احادیث و روایات معجزه هایی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانیکه راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.

۱- برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر

عن عیسى بن الحارث الکندی می گوید: هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن  کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند).

منبع: تهذیب الکمال، المزی، ج ۶، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاریخ الإسلام، الذهبی، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

۲- آسمان خون گریه کرد

نضره ازدیه گوید: هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء  و اسباب ما مملو از خون است.

همچنین جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‏ ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسین(ع) بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید. به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .

۳- اشک ریختن آسمان

ابن سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم السلام) گریه نکرده است.

منبع: سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ۲۲۶

۴- تاریک شدن دنیا

خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند که گفت : زمانی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید ، آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائی که ستاره  جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۱ – ۴۳۲  و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

علی بن مسهر از جده اش نقل می کند که می گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

۵- سرخ شدن آسمان

علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ ومیهمان نواز بود.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می کشید.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰٫

۶- دیوار دار الإماره خون گریه کرد

حدثنی أبو یحیى مهدی بن میمون می گوید: هنگامى که سر مبارک امام حسین علیه السلام را در برابر ابن زیاد نهادند، دیدم که از دیوارهاى دارالاماره خون جارى می ‏گشت‏.

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .

۷- گرفتن خورشید

هنگامى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‏هاى آسمان ظاهر گردیدند . از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است!

منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳  و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ و تلخیص الحبیر ، ابن حجر ، ج ۵ ، ص ۸۴ و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ .

۸- جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها

ابو بکر بیهقى از معروف روایت کرده که ولید بن عبد الملک از زهرى پرسید سنگ‏هاى بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن على چه حالتى به خود گرفتند ، زهرى‏ گفت : به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگى را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه می دیدند.

منبع: تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و  سیر أعلام النبلاء، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۴ و تاریخ الإسلام، الذهبی ، ج ۵، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

از ام حیان نقل است که گفت: روز شهادت حسین اسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد.

منبع: تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶، ص ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

۹- خاکستر شدن گیاه ورس

یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد .

منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .

ابن عیینه از مادر بزرگ پدری اش نقل می کند که گفت: هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشتها آتش می دیدم.

ورس:  گیاهى است شبیه به کنجد با برگ هاى سبز رنگ که از رنگ آن براى رنگ کردن لباس ها استفاده می ‏شود و در یمن زیاد می ‏روید و لباس ورسى ، لباس سرخ رنگ را گویند .

۱۰- تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفته شده از امام

جمیل بن مره گوید: شترى از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوى گوید : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند.

منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۶ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ – ۴۳۶ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .

۱۱- دیده شدن آتش درگوشت شتر غنیمت گرفته شده

از حمید طحان روایت شده است که در قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائى که از امام حسین علیه السلام چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند: این شتر را نحر کنیم و یا معامله نمائیم ؟ کسى که شتر را آورده بود گفت: می خواهم آن را نحر کنید. حمیدگفت : سپر را براى نحر کردن آن حیوان آماده ساختم ، همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشى از آن سپر مانند آب فوران کرد !

منبع: وقال محمد بن عبد الله الحضرمی: حدثنا أحمد بن یحیى الصوفی، قال: حدثنا أبو غسان، قال: حدثنا، أبو نمیر عم الحسن ابن شعیب، عن أبی حمید الطحان، قال: کنت فی خزاعة فجاؤوا بشئ من ترکة الحسین فقیل لهم: ننحر أو نبیع فنقسم ؟ قالوا : انحروا ، قال : فجعل على جفنة فلما وضعت فارت نارا.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۹
محمد سروری

داستانهایی کوتاه از زندگانی امام محمد باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام عالمى که از علم او استفاده شود بهتر از هفتاد هزار پرستش کننده خداست.1

ارتباط دوستانه با مردم

اوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد.
من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است .
حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند.2

سوال از ولایت

ابو خالد کابلى گوید: به منزل امام باقر علیه السلام رفتم ، حضرت مرا به صبحانه دعوت کرد من هم با او صبحانه خوردم . غذاى حضرت بقدرى پاکیزه و گوارا بود که تا به حال چنین غذایى نخورده بودم .
وقتى از خوردن فارغ شدیم امام علیه السلام فرمود: اى ابا خالد! این غذا را چگونه دیدى ؟
عرض کردم : فدایت شوم من غذائى گواراتر و پاکیزه تر از این ندیده بودم اما به یاد این آیه درکتاب خدا افتادم :
ثم لتسالن یومئدعن النعیم آنگاه در روز قیامت از نعمتها سوال مى شوید.
امام علیه السلام فرمود: از اعتقاد حقى (ولایت ائمه علیهم السلام ) که بر آن هستید سوال مى شوید.3

اطعام شیعیان

سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: درهر سال چطور؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد.4

نهى از منکر امام علیه السلام

ابوبصیر گوید: در کوفه براى زنى قرآن مى خواندم . یک بار در موردى با او شوخى کردم ! بعد از مدتى که به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم مرا مورد مذمت و سرزنش قرار داد و فرمود: کسى که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظرلطف نمى کند. چه سختى به آن زن گفتى ؟
از روى شرم و حیا سر در گریبان افکندم و توبه کردم .
امام باقر علیه السلام فرمود: شوخى با زن نامحرم را تکرار نکن.5

تبریک به عمال ستمگران

محمد بن مسلم که یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام است مى گوید: همراه عده اى کنار درب خانه امام باقر علیه السلام در محضر آن حضرت بودیم . امام علیه السلام نگاهى به مردم کرد که گروه گروه عبور مى کنند به بعضى از کسانى که نزد او بودند فرمود: مسئله اى در مدینه پیش آمده است ؟
او عرض کرد: فدایت شوم از طرف حکومت (ظالم ) براى مدینه فرماندارى تعیین شده است و مردم به دیدار او مى روند تا به وى تهنیت گویند.
امام علیه السلام فرمود: به نزد او مى روند تا بخاطر پست جدیدش به او تبریک گویند در حالى که او درى از درهاى جهنم است.6
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۱
محمد سروری

سیره و سلوک معمار کبیر انقلاب از منظر مقام معظم رهبری

مقدمه:

اغلب ویژگی های شخصیتی امام، تأثیرات مثبتی از نظر ایجاد و تقویت تصویر جذاب در ذهن پیروان داشته اند. برای مثال شجاعت و خطر پذیری شخصی رهبر، موجب تقویت اعتماد نسبت به او در میان پیروان می شود، چون آنها در می یابند که رهبری برای منافع شخصی خود، آنها را به قربانگاه نمی فرستد و هدف نیز آن قدر ارزشمند است و او هم خود، آن چنان به هدف وفادار است که از زندگی با منافع خود مایه می گذارد، عزت نفس و اعتماد به نفس رهبر، در پیرو، تصویر قدرتمندی از رهبر و پایداری او بر سر هدف ایجاد می کند. صداقت و اصول گرایی همراه با ساده زیستی و رعایت حقوق دیگران، پیرو را قانع می کند که رهبر فقط حرف نمی زند و خود، به شعارها و اهدافش عامل است و از آن مهم تر، این اعتقاد و عمل، تا حدی است که امکان مصالحه و معامله بر سر منافع و عقاید پیروان وجود ندارد؛ محبت ورزی، رعایت احترام و مردم داری همراه با فروتنی، محبت و گرایش پیرو را نسبت به رهبر می انگیزاند. در این نوشته سعی گردیده بخشی از دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد ابعاد شخصیتی، بینش سیاسی و اجتماعی رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) بیان گردد.

نقش امام به عنوان یک الگو، معلم و رهبری حکیم

امام ما برای حیات دوباره ی اسلام درست همان راهی را پیمود که رسول معظم صلی الله علیه و آله و سلم پیموده بود؛ یعنی راه انقلاب را. در انقلاب، اصل بر حرکت است، حرکتی هدفدار سنجیده، پیوسته، خستگی ناپذیر و سرشار از ایمان و اخلاص. در انقلاب به گفتن و نوشتن و تبیین اکتفا نمی شود، بلکه پیمودن و سنگر به سنگر پیش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار می گیرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همین حرکت در می آید و تا رسیدن به هدف یعنی حاکمیت بخشیدن به دین خدا و متلاشی ساختن قدرت شیطانی طاغوت ادامه می یابد. (1)
پس راه امام، راه ایمان، راه عدالت، راه پیشرفت مادی و راه عزت است . ما پیمان بسته ایم که این راه را ادامه دهیم و به توفیق الهی ادامه خواهیم داد. امام این راه را به روی ما باز کرده و این هدف ها را برای ما تعریف کرد. او با اراده ی قاطع و با دست توانای خود، به کمک این ملت اساسی ترین مرحله ی این راه طولانی را طی کرده و دنیای اسلام را متحول نمود. مردان خدا این طورند؛ علی رغم بی اعتنایی به زخارف دنیا می توانند دنیایی را متحول کنند. (2)
مقام معظم رهبری در بیان مفهوم تجلیل و بزرگداشت امام خمینی فرمودند: تکریم و تحلیل از امام به معنای اصرار و پافشاری برخط و راهی است که امام بزرگوار با انقلاب و قیام خویش و با سیره. درست ها و وصیت نامه ی خود برای ملت ایران و همه ی مسلمانان جهان باقی گذاشت و اکنون فکر، راه و خط امام به عنوان درس زندگی در پیش چشم ما است و امام به عنوان یک الگو، معلم و رهبر حکیم در ذهنیت جامعه ی ما حضور دارد. (3)
ایشان وجود گهربار امام خمینی و رهنمودهای آن گرامی را به مثابه خورشیدی فروزان و گرمابخش برای نظام اسلامی دانستند و فرمودند: به فضل الهی، خدای متعال نعمت خود را بر امام عزیز، منحصر به دوران حیات او نکرد و پس از ارتحال ملکوتی امام، برکات الهی جریان یافت و سرچشمه ای که با ایمان عظیم و اخلاص و توکل او به جوشش در آمده بود همچنان جاری اند. (4)
بعد از رحلت امام، ما اعلام کردیم که راه امام و خط امام را دامه می دهیم. اولا این حرکت از روی تقلید نبود؛ حرکتی بر اساس تجربه و آگاهی بود . راه امام، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست؛ اما راه امام چیست؟ مقصود ما از راه امام کدام است؟
چند مطلب از نظر امام، در درجه ی اول بود؛ اول اسلام و دین بود . امام هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود . مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سر موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه ی اسلام است. (5)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۹:۲۳
محمد سروری

امام صادق (ع) : بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث میگذارند ، ادب است نه مال ، زیرا مال از بین میرود و ادب باقی می ماند.  کافی جلد ۸ صفحه ۱۵۰ حدیث ۱۳۲

 

رسول خدا (ص) : فرزندان خود را احترام کنید و آنان را نیکو ادب کنید ، تا آمرزیده شوید.  جامع الاخبار صفحه ۳۹۳ ، مکارم اخلاق صفحه ۲۲۲

 

رسول گرامی (ص) : هیچ پدری هدیه ای بهتر از ادب نیکو به فرزندش نداده است.  کنزالعمال جلد ۱۶ صفحه ۴۵۶ حدیث ۴۵۴۱۱

 

امام صادق (ع) : ما از شیعیان خود کسی را که عاقل ، فهمیده ، آگاه ، بردبار ، با ادب ، سازگار ، صبور و راستگو باشد دوست داریم . مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۹۰ حدیث ۱۱

 

مولا علی (ع) در وصیتی به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : پسرم ، بهره ات را از ادب غنیمت بدار ، و قلب خود را برای آن آزاد گردان ، زیرا قلب بالاتر از این است که به آلودگی بیامیزی ، و بدان که اگر کمبودی داشته باشی به وسیله ادب بی نیاز میشوی ، و اگر غریب و تنها باشی ادب دوست و همراه تو خواهد بود که با وجود آن وحشتی نخواهد بود.  اعلام الدین

 

امام باقر (ع) : سکوت انسان با ادب در درگاه الهی برتر از تسبیح گفتن نادان است.  اعلام الدین

 

امام علی (ع) : ادب انسان را از حسب و نسب بی نیاز میکند. ( یعنی خودش مایه شرافت است ).  اعلام الدین

 

امام علی (ع) : مومن در دنیا صادق است ، و حرکت او مودبانه است و سخنش همراه با خیرخواهی است و پندش نرم و آرام است ، و از کسی جز خدا نمی ترسد.  جامع الاخبار

 

حضرت محمد (ص) : ادب نیکو ، زینت عقل است.  جامع الاخبار

 

مولا علی (ع) : ای مومن ! علم و ادب قیمت و بهای توست ، پس در به دست آوردن آنها تلاش کن ، هرچه علم و ادب تو زیادتر گردد ارزش و عظمت تو بیشتر میشود ، توسط علم و آگاهی به طرف خدا راهنمایی میشوی و به واسطه ادب بهتر میتوانی در خدمت پروردگارت قرار گیری و بنده به واسطه ادب خدمت میتواند ولایت و قرب الهی را به دست آورد ، پس نصیحت را بپذیر تا از عذاب الهی نجات یابی. مشکاة الانوار ، روضة الواعظین

 

امام صادق (ع) : چهار خصلت است که انسان بواسطه آنها آقایی پیدا میکند عفت ، ادب ، سخاوت و خرد. الاختصاص صفحه ۲۴۴

 

امام علی (ع) : هرکه به ادب حریص باشد ، بدیهای او کم خواهد شد.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۹۱

 

مولا علی (ع) : ادب مایه کمال مرد است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۳

 

مولا علی (ع) : ادب نیکوترین اخلاق است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۲

 

مولا علی (ع) : مردم به ادب شایسته ، بیش از طلا و نقره نیازمندند.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۸۰

 

امام علی (ع) : میوه ادب ، خوش اخلاقی است. تصنیف غررالحکم حدیث ۵۰۸۴

 

اهمیت و جایگاه ادب در فرهنگ اهل بیت (ع)

 

مولا علی (ع) در وصیت به امام حسن (ع) فرمودند : ادب ، مایه باروری عقل و تزکیه قلب و زینت زبان و راهنمای انسان به اخلاق پسندیده است ، اگر ادب همراه انسان نباشد او حیوانی رها شده بیش نیست ، خداوند به ادب خیر دهد کوچک را آقایی میبخشد ، پس در جستجوی ادب باش تا شخصیت و ثروت بدست آوری ، هرکس پی ادب باشد به وسیله آن چیره میشود کسی که آن را رها کند بر او چیره میشوند و حمله می آورند.  اعلام الدین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۷:۰۸
محمد سروری