بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بیرق ما

به بیرق ما خوش آمدید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ *********** أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

۴۸ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

«سبط» به معنی فرزندِ فرزند یا به عبارت دیگر نوه است.

کلمه سبط در قرآن پنج مرتبه آمده و همگی درباره بنی اسرائیل است.
بعضی از اهل سنت گفته‌اند که به اولاد حضرت اسماعیل «قبیله»، و به اولاد حضرت اسحق «سبط» گفته می شود تا از یکدیگر متمایز باشند. بنابراین منظور از اسباط که جمع سبط است، اولاد یعقوب بن اسحاق پسر ابراهیم علیهم السلام هستند، که دوازده طایفه از دوازده پسر یعقوب بوده اند.

بنابراین، منظور از اسباط در قرآن یا کسانی هستند که از دوازده فرزند یعقوب به دنیا آمدند یا اشخاص بخصوصی که هر یک نوه و فرزندِ فرزند کسی بوده‌اند. ولی آنچه از ظاهر روایات به دست می‌آید این است که اسباط پیامبران، به نوعی، دارای منصب جانشینی بوده‌اند.

روزی سلمان به پیامبر خدا عرض کرد:«برای هر پیامبری یک وصی و دو سبط است. وصی و دو سبط شما کیانند؟»
پیامبر چند لحظه سر به زیر انداخت، آن‌گاه فرمود:«خداوند چهار هزار پیامبر مبعوث کرد که برای آنها چهار هزار وصی و هشت هزار سبط است. سوگند به کسی که جانم به دست اوست، من بهترین انبیاء هستم و وصیم بهترین اوصیاء و دو سبط من بهترین سبط‌ها هستند.»


در روایت دیگری پیامبر فرمود: دو سبط این امت از خاندان مایند؛ آنها دو فرزند فاطمه، حسن و حسین هستند.»
و نیز فرمود:«اسباط، فرزندان یعقوب، و دوازده نفر بودند؛ و ائمه بعد از من دوازده نفرند و از اهل بیت من. اولین آنان علی و میانه آنها محمد و آخر آنها نیز محمد است؛ او مهدی این امت است که عیسی علیه السلام پشت سر او نماز می‌خواند. آگاه باشید که کسی که به آنها تمسک جوید، به ریسمان الهی تمسک جسته و کسی که آنها را رها کند ریسمان الهی را رها کرده است.»


یک سلام بر امام حسن و امام حسین علیهما السلام

بر خلاف سیزده معصوم دیگر در این زیارت نامه بر امام حسن و امام حسین علیهما السلام به طور جداگانه سلام داده نشده است؛ بلکه به یک سلام به هر دو بسنده شده است؛ همان طور که پیش تر اشاره شد بر طبق آیه مباهله آن دو فرزندان پیامبر خدایند و هر دو سبط آن حضرت و سید جوانان اهل بهشت اند و فاصله تولد آنان نیز بسیار اندک است؛ رسول خدا هر دو را دوست می داشت و در فضلیت هر دو سخن می گفت. اما به نظر می رسد دلیل اصلی این نکته آن است که دو ریحانه رسول خدا، تنها برادرانی بودند که هر دو حجت خدا در زمین، خلیفه پیامبر و دارای مقام عصمت و امامت بوده اند؛ همه امامان معصوم علیهم السلام - به جز علی علیه السلام - فرزند امام معصوم اند و نه برادر امام و معصوم؛ امام حسن و حسین تنها کسانی هستند که هر دو حجت خدایند و برادر یکدیگر. در کتاب کافی،(1) روایات متعددی بر این نکته تاکید ورزیده است که امام معصوم علیه السلام فرزند امام است و تنها حسن و حسین علیهما السلام اند که برادرند و امام معصوم. و پس از آن ها هرگز این جهت تکرار نخواهد شد.از این رو به هر دو با هم سلام داده می شود؛ آن دو سلاله پاک پیامبر هم دوش و همدل برای استوار سازی پایه های دین خدا و پاسداری از حریم دین نبوی کوشیدند از این رو نمی توان آن دو را از یکدیگر جدا ساخت گرچه به دلیل مصلحت هایی آن روزگار هر یک روش خاص به خود را داشتند؛ چه این که مصلحت هادر زمان ها و مکان های مختلف؛ متغیر می شوند و استوار سازی عدالت، بالندگی معنویت و گسترانیدن حقیقت در هر زمانی و مکانی شیوه خاص به خود را می طلبد به همان سان که حکمت الهی بر این بود که امامان علیهم السلام از نسل امام حسین علیه السلام باشند و نه امام حسن علیه السلام، و بدین خاطر بود که رسول خدا همواره به نام هر دو اشاره می کرد و می فرمود حسن و حسین علیهما السلام هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه قیام نکنند(2)؛ هر دو ریحانه این دنیا و این امت هستند(3)؛ هر دو بهترین انسان های روی زمین اند(4)، هر دو از عترت،(5) هر دو کشتی نجات،(6) هر دو از اهل بیت علیهم السلام(7) و هر دو محبوب(8) دل من اند به هر رو به این دلیل است که در بسیاری از موارد نام آن دو و مسایل مرتبط به آن دو در روایات با هم و یکجا آمده است و نه جدای از یکدیگر(9) و برخی از دانشوران به پیروی از روایات بوده است که در یکجا و توأمان از آن دو پاره تن فاطمه سخن گفته اند.(10)

سیدی شباب اهل الجنّة

بر طبق روایات متعدد و مختلف و متواتر، که محدثان شیعه و سنی نقل کرده ا ند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام سرور و سید جوانان بهشت اند، به برخی از این روایات پیش از این اشاره شد؛ بر پایه این روایات پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم به مناسبت های گوناگون و با صراحت بارها و بارها آن دو را «سیّد شباب اهل الجنة» نامیدند(11) به همان سان که مادرشان فاطمه را «سرور زنان اهل بهشت» نام نهادندو این لقب به قدری اهمیت دارد که گروهی از دانشوران آن را مهم ترین لقب این دو سبط معصوم رسول خدا دانسته اند.

جوانی بهترین دوره و فصل زندگی انسان است؛ در این دنیا نشاط، قدرت و جلوه زندگی انسان در جوانی رخ می نماید اما در بهشت تا آن جا که آیات قرآن و روایت های رسیده از معصومان نشان می دهند، همه بهشتیان جوان هستند از این رو احتمالاً مقصود از این سخن آن است که نشاط، جمال و جلال پرجاذبه، منزلت و موقعیت این دو سبط رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در بهشت به گونه ای است خاص و استثنایی از ا ین رو بهشتیان آرزو دارند به ملاقات آن دو روند و از نزدیک آنان را زیارت کنند.

منابع :
قاموس قرآن،‌ ج 3،‌ ص 218؛ لفظ سبط و بحار، ‌369، ص 334، روایت 195
بحارالانوار، ج 36، ص 370، ص 317؛ کفایه الاثر، ص 11 و ص 19 

1) کافی ج 1، ص 286-285 و وافی ج 2، ص 136 - 135.
2) الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا»؛ در مناقب، ج 3، ص 63 این حدیث را از سنن ابن ماجه، ترمذی و مسند احمد بن حنبل، نقل کرده است. ایشان می نویسد: «أجمع اهل القبلة علی انّ النّبی صلی الله علیه وآله وسلم قال: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا».
3) صحیح بخاری، ج 2، ص 188 و سنن ترمذی، ج 5، ص 657؛ مسند الامام المجتبی علیه السلام، ص 201.
4) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 67 .
5) سنن ترمذی، ج 5، ص 656 و مستدرک حاکم ج 3، ص 109.
6) حلیه الاولیاء، ج 4 ص 306.
7) همان.
8) سنن ترمذی، ص 656 و 659.
9) در روایات متعدد اهل سنّت و شیعه این نکته به روشنی به چشم می خورد. ر.ک: بحارالانوار، ج 43؛ المعجم ا لکبیر، ج 4، ص 75 و مسند الامام المجتبی(ع)، ص 150 - 240.
10) به عنوان نمونه مجلسی در بحار تاریخ زندگی آن دو بزرگوار را با هم آورده است.


11) ر.ک: المعجم الکبیر، ج ص 70 - 17، احادیث: 2597، 2610، 2603، 2611 و 18 - 2612 و سنن ترمذی، ج 5، ص 656 به سند صحیح و بحارالانوار، ج 43، ص 370 - 28 و مسند الامام المجتبی علیه السلام، ص 95 - 47 و منابع مختلف دیگر.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۲ ، ۰۷:۰۵
محمد سروری

یکی از مسایل مهمی که قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام به آن اهمیت فراوانی می دهند و سفارشات بسیاری راجع به آن می کنند، بحث سلامت قلب و پاکی دل است.
قرآن در سوره شعراء یکی از سرمایه های جاودان فردای قیامت، که برای انسان نفع و سود بسیاری دارد را قلب سلیم معرفی می نماید:


« یومَ لا ینفعُ مالٌ و لا بنون* إلا من اتی الله بقلبٍ سلیمٍ»(سوره شعراء، آیه 88-89.)


آن روزی که مال و فرزندان، هیچ به حال انسان سود نبخشد و تنها آن کس سود برد که با قلب و دل سالم به پیشگاه خدا آید. فردای محشر خداوند باری تعالی به قلب و دل انسان نگاه می کند و مورد ارزیابی قرار می دهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۰۸:۲۳
محمد سروری

قرآن مجید نسخه شفابخش جان‏هاى دردمند، از جانب خداوند سبحان است: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَه لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا(1) که توسط پیامبرى مهربان و فداکار، بر جان‏هاى حقیقت‏طلب و عاشق، رسانده شد. در کتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجید - دو داروى آرام‏بخش تجویز شده است که در نوع خود، بى‏نظیرند؛ هم آرام بخشند و هم درمانگر. هر یک از این دو دارو، ویژگى خاص خود را دارند که به توصیف آنها مى‏پردازیم.

 
1. یاد خدا 


«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ با یاد خدا، قلب‏ها آرام مى‏گیرند».(2)
در نگاه یک مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملک و ملکوت است و تمامى نظام هستى، سربازان اویند؛ هیچ قدرتى، جز قدرت او نیست؛ هیچ کس، نمى‏تواند بدون اذن الهى، نفع و ضررى برساند و همه هستى، فرمانبردار اویند. صاحب و مؤثر در هستى، فقط خداست: «لا اله الا هو»(3)، «لا مؤثر فى الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»(4) و «و ان من شى‏ء الا یسبح بحمده».(5) پس، تنها اوست که قدرت و مالکیت دارد و به هر کس که بخواهد، مى‏بخشد و از هر کس که بخواهد، مى‏ستاند: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».(6)
نکته دیگر اینکه تمامى گرفتارى‏ها، دلتنگى‏ها، تردیدها، بیم‏ها و امیدهاى بشر، در دو چیز نهفته است:
الف) از دست دادن چیزى یا کسى.
ب) به دست نیاوردن چیزى یا کسى.
اگر به طور دقیق به تمامى دغدغه‏ها و نگرانى‏هایمان - از کودک، نوجوان، جوان و... - بنگریم، از این دو حال بیرون نیست؛ یا نگران آنیم که آنچه داریم، از مال و جان و فرزند و موقعیت اجتماعى و...، از دستمان برود و یا اندوهناک آنیم که آنچه در آرزوى آن بودیم و برایش روز و شب تلاش کردیم، به دست نیاوریم و یا مانعى پدید آید و ما از رسیدن به مطلوب و مقصود، باز مانیم.
چه بسیارند افرادى که با این دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگى و افسردگى به سر مى‏برند و ساعت‏ها، عمر شریف را به بیهودگى و بطالت مى‏گذرانند که شاید... .
پسر جوانى که در آرزوى دختر دلخواه خویش است و دخترى که منتظر خواستگار عاشق خویش است، هر دو نگران حوادث آینده هستند.
اسلام با کلام وحى، بشارت مى‏دهد که نگران نباشید و ترسى نداشته باشید. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستى برقرار کرده‏اید، بر او توکل کنید و نگران نباشید؛ چون همه هستى در ید قدرت اوست و «حتى برگ درختى، بى‏اذن او نمى‏افتد»(7)و او «هر آن چه را در آسمان‏ها و زمین است، مى‏داند» و حتى «آن چه را در دل‏ها پنهان و نهان است، مى‏داند»(8) و «نگاه خیانت‏کار را مى‏شناسد و به خیانت نگاه هم داناست».(9)
قطره‏اى کز جویبارى مى‏رود از پىانجام کارىمى‏رود
پس انسان با یاد این همه عظمت، قدرت و رحمت بیکران، بخشندگى بى‏انتها، غفران، آمرزندگى و پوشاندن عیب‏ها و خطاها، توبه‏پذیرى و فرصت‏سازى، پاک‏کنندگى و تبدیل سیئات به حسنات، امیددهى و جبران‏سازى، آرام مى‏گیرد و امید را از دست نمى‏دهد؛ توان دوباره مى‏یابد؛ دل به او مى‏سپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پیدا مى‏کند.  


2. همسر 


دومین آرام‏بخش که در قرآن مجید به آن اشاره شده و از نشانه‏ هاى خداوند به شمار مى‏آید، چیزى جز همسر آدمى نیست.در قرآن چنین آمده است:«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدّه وَرَحْمَةً ».وازنشانه های اواینکه ازجنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنهاآرامش یابید ودر میانتان مودت ورحمت قرار داد. (10)
دوره جوانى، دوره‏اى است که انسان، حس استقلال‏طلبى و شخصیت پیدا مى‏کند و مى‏خواهد دوست‏داشتنى باشد و دیگران را دوست بدارد؛ حس عجیبى در خود احساس مى‏کند و نمى‏داند چه خواهد شد.
از یک طرف، میل او به غیرهمجنس، فزونى مى‏یابد و از جانبى دیگر، احساس شخصیت و استقلال، باعث اندکى جدایى از بافت دوره کودکى و نوجوانى، در خانه و خانواده مى‏شود؛ هم گرایش او به سمت و سویى دیگر است و هم علاقه‏اش به کسب اعتبار و جایگاه تازه.
از دیگر سو، غریزه سرکش جنسى، قوى مى‏شود و ارضاى صحیح آن، باعث بهبودى روحى و روانى مى‏شود. اگر قربانیان بیمارى‏ها در جهان، بررسى شوند، شاید بیشترین قربانى، مخصوص بیمارى‏هاى جنسى باشد. آثار زیانبار و وحشتناک این بیمارى‏ها، در تمامى عرصه‏هاى زندگى، قابل مشاهده است.
اسلام عزیز، در جهت آرامش بخشى، ازدواج را راهکار مناسبى در نظام آفرینش مى‏داند. انسان در دوران جوانى، نیازمند رسیدن به همدم و مونسى است تا با عشق‏ورزى و مهربانى، ادامه مسیر را با او رهسپار گردد. دوستى‏ها، هیچ گاه و براى هیچ کس، آرام‏بخش نیستند؛ بلکه خود عرصه‏اى تازه در ایجاد دغدغه‏ها، نگرانى‏ها، خستگى‏ها و... مى‏باشند؛ اگر چه به ظاهر، هیچ کدام از دو طرف، بدان اعتراف نکنند.
بنابراین، آرام‏بخش دوم در قرآن، همسر نام دارد که در کنار وى، انسان از خستگى‏ها رهایى مى‏یابد و احساس مى‏کند که جهانى جدید شکل گرفته است. دو شخصى که با هم هیچ حس خاصى نداشته‏اند، چنان شیفته و دوستدار هم مى‏شوند که حتى ساعتى بدون هم را نمى‏توانند تحمل کنند؛ بدون هم، احساس خستگى مى‏کنند؛ براى هم بى‏تابى مى‏کنند؛ به هم هدیه مى‏دهند و خالصانه‏ترین محبت‏ها را نثار هم مى‏کنند.
پس باید با یاد خدا، براى جهانى پر از امید و آرزوهایى زیبا و زندگى و سرزندگى و بندگى، اندیشید و همسرى برگزید که تا بهشت برین، همدم و مونس و همراه انسان باشد.


1. اسراء، 82.
2. رعد، 28.
3. بقره، 255.
4. فتح، 7.
5. اسراء، 44.
6. آل‏عمران، 26.
7. انعام، 59.
8و9. غافر، 19.
10. روم، 21

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۶
محمد سروری
حدیث امام علی علیه‌السلام درباره‌ی یاران امام مهدی(عج)

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام درباره ویژگی های یاران حضرت ولی عصر(عج) می‏فرمایند:

اصحاب مهدی(عج) جوانان هستند، بزرگسال در میان آنها نیست، مگر همچون سرمه‌ی چشم و نمک در غذا که کمترین چیزها در غذا نمک است.

(بحارالانوار جلد52/ صفحه 333/ مکیال المکارم جلد 1/ صفحه 180)

*************************************************************

سفارش امام مهدی(عج) به ما شیعیان.


Xما ارغم انف الشیطان بشیء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان.


هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌مالد و او را خوار نمی‌کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.

بحارالانوار جلد 53/ صفحه 182
---------------------------------------------------------
روایت خواندنی از حضرت آیت الله بهجت(ره)
ای کاش می‌نشستیم و درباره این که حضرت ولی‌عصر علیه‌السلام چه وقت ظهور می‌کند، باهم گفت‌و‌گو می‌کردیم، تا حداقل از منتظرین فرج باشیم. اشخاصی را می‌خواهند که تنها برای آن حضرت باشند.
 
کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. چرا ما حداقل مانند نصاری که در مواقع تحیر با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمی‌کنیم؟

پایگاه صالحات
***************************************************

نامه‌ی امام مهدی(عج) به اسحاق بن یعقوب

اسحاق بن یعقوب می‌گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من مشکل شده بود توسط جناب محمدبن عثمان ـکه خدا از او و پدرش راضی باد ـ [نایب خاص حضرت بقیةالله، عجل‌الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغری] عریضه‌ای به پیشگاه مقدس آن حضرت علیه‌السلام تقدیم داشتم که جوابی از ناحیه‌ی مقدسه بدین شرح واصل شد:

خداوند تو را به حق هدایت کند و ثابت قدم بدارد.

در خصوص علت غیبت سؤال کرده بودید. خداوند متعال در قرآن کریمش می‌فرماید:

"ای اهل ایمان! از چیزهایی که جواب آنها را نمی‌توانید تحمّل کنید و ناراحت می‌شوید، سؤال نکنید"

بدانید که هرکدام از پدران و اجداد من بیعت یکی از طاغوت‌های زمان خویش را به گردن داشتند؛ ولی من وقتی قیام می‌کنم، بیعت هیچ یک از گردن‌کشان و طاغوت‌های زمان را برگردن ندارم.

اما، نحوه‌ی استفاده و انتفاع از وجود من در زمان غیبت کبری همانند استفاده از خورشید در یک روز ابری است.

آگاه باشید که وجود من، موجب بقای کره‏ی زمین و امان برای همه‏ی مخلوقات است. همچنان که ستارگان موجب امان اهل آسمانند. بنابراین درهای سؤال را بر آنچه برای شما سودی ندارد و آن‌را از شما نخواسته‌اند، ببندید.

برای تعجیل در امر ظهور و فرج ما بسیار دعا کنید، که فرج شما در همین دعا کردن است. و سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و بر هر که راه هدایت در پیش گیرد. (کمال الدین و تمام النعمه ج2/239-237)

*************************************
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۷
محمد سروری

متن کامل زیارت اربعین امام حسین همراه ترجمه.

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ

خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد

بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ

به بزرگداشت تو، گرامیش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ

و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ

و میراث‌هاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ

او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.

وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ

و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند،

وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ

و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ

و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۷:۴۰
محمد سروری

هشت گروه اگر مورد اهانت قرار گرفتند باید خود را سرزنش کنند.

رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: هشـت نفرند که اگر مورد اهـانت قرار گرفتند جز خودشان کس دیگرى را سرزنش نکنند.
1 ـ کسى که به مهمانى و سفره‏‌اى رود که دعوت نشده است.
2 ـ مهمانى که به صاحب خانه دستور دهد.
3 ـ کسى که از دشمنانش خیر و نیکى بطلبد.
4 ـ کسى که از فرومایگان انتظار فضل و نیکى داشته باشد.
5 ـ کسى که در یک کار سرّى میان دو نفر وارد شود که او را وارد آن راز نکرده‌‏اند.
6 ـ کسى که حکومت را سبک بشمارد.
7 ـ کسى که جایى نشیند که شایسته آنجا نیست.
8 ـ کسى که سخن خود را به کسى بگوید که از او حرف شنوى ندارد.

متن حدیث:

قـالَ النّبِیّ صلی الله علیه و آله: ثَمانِیةٌ اِنْ اُهینُوا فَلا یَلُومُوا اِلاّ اَنْفُسَهُمْ:
اَلذّاهِبُ اِلى مائِدَةٍ لَمْ یُدْعَ اِلَیْها،
وَ الْمُتأمِّرُ عَلى رَبِّ الْبَیْتِ،
وَطالِبُ الْخَیْرِ مِنْ اَعْدائِهِ،
وَ طالِبُ الْفَضْلِ مِنَ اللِّئامِ،
وَ الدّاخِلُ بَیْنَ اَثْنِیْنِ فى سرٍّ لَمْ یُدْخِلاهُ فیهِ،
وَالْمُسْتَخِفُّ بِالسُّلطانِ،
وَالجالِسُ فى مَجْلِسٍ لَیْسَ لَهُ بِاَهْلٍ
وَالْمُقْبِلُ بِالْحَدیثِ عَلى مَنْ لایَسْمَعُ مِنْهُ.


«من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۵»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۷:۰۹
محمد سروری

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که مرضی به او برسد سوره حمد را در گریبانش هفت مرتبه بخواند پس اگر مرض از بین رفت چه بهتر، و گرنه هفتاد بار بخواند و من ضمانت می کنم که سلامتی یابد. (تفسیرالبرهان ج 1 ص 107)

فضیلت تلاوت سوره مبارکه حمد:

**پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود.(مستدرک الوسائل ج 4 ص 330)

**رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هرکس سوره حمد را قرائت کند خداوند به عدد خواندن تمام کتابهایی که از آسمان نازل شده به او ثواب و پاداش عنایت می فرماید. (الاختصاص ص 39)

**ابن عباس از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» نقل کرده است که: سوره حمد دو سوم قرآن کریم است. (مستدرک الوسائل ج 4 ص 331)

**در روایتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفه ی میزان و باقی سوره های قرآن را در کفه ی دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است. (مستدرک الوسائل ج 4 ص 330)

**رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم: هر مسلمانی که سوره‌ را قرائت نماید، اجری مانند قرائت دو سوم قرآن به او عطا می شود، و نیز اجری مانند صدقه بر مردان و زنان مومن عنایت می شود. (مجمع البیان ج 1 ص 36)

**ابن کعب می گوید: سوره فاتحه الکتاب را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قرائت کردم حضرت فرمود: قسم به کسی که جانم به دست اوست در تورات و انجیل و زبور و فرقان، مثل این سوره نازل نشده است و این سوره مادر کتاب و مادر قرآن است و هفت آیه دارد و تقسیم می شود بین خدا و بنده اش، و برای بنده است آنچه که از خدا بخواهد. (مستدرک الوسائل ج 1)

در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ هَلْ أَتَى کَانَ جَزَاۆُهُ عَلَى اللَّهِ جَنَّةً وَ حَرِیراً وَ مَنْ اَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا قَوِیَتْ نَفْسَهُ الضَّعِیْفَةُ وَ...؛1 کسی که سوره «هَلْ اَتَی» را بخواند، پاداش او بر خدای سبحان بهشت و لباسهای بهشتی است و کسی که به قرائت آن مداومت کند، نفس ضعیف او تقویت می شود»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۰۷:۳۴
محمد سروری
 روی این ده (10) جمله تدبرکنید.

1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.


دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که تو را به راه درست هدایت می کند.


2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
 


می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین اونقدر بزرگه ولی آینه عقب اونقدر کوچیکه؟! چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.


3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.


دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه


4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either.


تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت


5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!


دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.


6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!


اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه نه پایان...


7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.


وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره...


8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"


شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.


9. When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.


وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است


10. WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.


نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۲
محمد سروری

داستانهایی کوتاه از زندگانی امام محمد باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام عالمى که از علم او استفاده شود بهتر از هفتاد هزار پرستش کننده خداست.1

ارتباط دوستانه با مردم

اوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد.
من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است .
حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند.2

سوال از ولایت

ابو خالد کابلى گوید: به منزل امام باقر علیه السلام رفتم ، حضرت مرا به صبحانه دعوت کرد من هم با او صبحانه خوردم . غذاى حضرت بقدرى پاکیزه و گوارا بود که تا به حال چنین غذایى نخورده بودم .
وقتى از خوردن فارغ شدیم امام علیه السلام فرمود: اى ابا خالد! این غذا را چگونه دیدى ؟
عرض کردم : فدایت شوم من غذائى گواراتر و پاکیزه تر از این ندیده بودم اما به یاد این آیه درکتاب خدا افتادم :
ثم لتسالن یومئدعن النعیم آنگاه در روز قیامت از نعمتها سوال مى شوید.
امام علیه السلام فرمود: از اعتقاد حقى (ولایت ائمه علیهم السلام ) که بر آن هستید سوال مى شوید.3

اطعام شیعیان

سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: درهر سال چطور؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد.4

نهى از منکر امام علیه السلام

ابوبصیر گوید: در کوفه براى زنى قرآن مى خواندم . یک بار در موردى با او شوخى کردم ! بعد از مدتى که به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم مرا مورد مذمت و سرزنش قرار داد و فرمود: کسى که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظرلطف نمى کند. چه سختى به آن زن گفتى ؟
از روى شرم و حیا سر در گریبان افکندم و توبه کردم .
امام باقر علیه السلام فرمود: شوخى با زن نامحرم را تکرار نکن.5

تبریک به عمال ستمگران

محمد بن مسلم که یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام است مى گوید: همراه عده اى کنار درب خانه امام باقر علیه السلام در محضر آن حضرت بودیم . امام علیه السلام نگاهى به مردم کرد که گروه گروه عبور مى کنند به بعضى از کسانى که نزد او بودند فرمود: مسئله اى در مدینه پیش آمده است ؟
او عرض کرد: فدایت شوم از طرف حکومت (ظالم ) براى مدینه فرماندارى تعیین شده است و مردم به دیدار او مى روند تا به وى تهنیت گویند.
امام علیه السلام فرمود: به نزد او مى روند تا بخاطر پست جدیدش به او تبریک گویند در حالى که او درى از درهاى جهنم است.6
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۱
محمد سروری

سیره و سلوک معمار کبیر انقلاب از منظر مقام معظم رهبری

مقدمه:

اغلب ویژگی های شخصیتی امام، تأثیرات مثبتی از نظر ایجاد و تقویت تصویر جذاب در ذهن پیروان داشته اند. برای مثال شجاعت و خطر پذیری شخصی رهبر، موجب تقویت اعتماد نسبت به او در میان پیروان می شود، چون آنها در می یابند که رهبری برای منافع شخصی خود، آنها را به قربانگاه نمی فرستد و هدف نیز آن قدر ارزشمند است و او هم خود، آن چنان به هدف وفادار است که از زندگی با منافع خود مایه می گذارد، عزت نفس و اعتماد به نفس رهبر، در پیرو، تصویر قدرتمندی از رهبر و پایداری او بر سر هدف ایجاد می کند. صداقت و اصول گرایی همراه با ساده زیستی و رعایت حقوق دیگران، پیرو را قانع می کند که رهبر فقط حرف نمی زند و خود، به شعارها و اهدافش عامل است و از آن مهم تر، این اعتقاد و عمل، تا حدی است که امکان مصالحه و معامله بر سر منافع و عقاید پیروان وجود ندارد؛ محبت ورزی، رعایت احترام و مردم داری همراه با فروتنی، محبت و گرایش پیرو را نسبت به رهبر می انگیزاند. در این نوشته سعی گردیده بخشی از دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد ابعاد شخصیتی، بینش سیاسی و اجتماعی رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) بیان گردد.

نقش امام به عنوان یک الگو، معلم و رهبری حکیم

امام ما برای حیات دوباره ی اسلام درست همان راهی را پیمود که رسول معظم صلی الله علیه و آله و سلم پیموده بود؛ یعنی راه انقلاب را. در انقلاب، اصل بر حرکت است، حرکتی هدفدار سنجیده، پیوسته، خستگی ناپذیر و سرشار از ایمان و اخلاص. در انقلاب به گفتن و نوشتن و تبیین اکتفا نمی شود، بلکه پیمودن و سنگر به سنگر پیش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار می گیرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همین حرکت در می آید و تا رسیدن به هدف یعنی حاکمیت بخشیدن به دین خدا و متلاشی ساختن قدرت شیطانی طاغوت ادامه می یابد. (1)
پس راه امام، راه ایمان، راه عدالت، راه پیشرفت مادی و راه عزت است . ما پیمان بسته ایم که این راه را ادامه دهیم و به توفیق الهی ادامه خواهیم داد. امام این راه را به روی ما باز کرده و این هدف ها را برای ما تعریف کرد. او با اراده ی قاطع و با دست توانای خود، به کمک این ملت اساسی ترین مرحله ی این راه طولانی را طی کرده و دنیای اسلام را متحول نمود. مردان خدا این طورند؛ علی رغم بی اعتنایی به زخارف دنیا می توانند دنیایی را متحول کنند. (2)
مقام معظم رهبری در بیان مفهوم تجلیل و بزرگداشت امام خمینی فرمودند: تکریم و تحلیل از امام به معنای اصرار و پافشاری برخط و راهی است که امام بزرگوار با انقلاب و قیام خویش و با سیره. درست ها و وصیت نامه ی خود برای ملت ایران و همه ی مسلمانان جهان باقی گذاشت و اکنون فکر، راه و خط امام به عنوان درس زندگی در پیش چشم ما است و امام به عنوان یک الگو، معلم و رهبر حکیم در ذهنیت جامعه ی ما حضور دارد. (3)
ایشان وجود گهربار امام خمینی و رهنمودهای آن گرامی را به مثابه خورشیدی فروزان و گرمابخش برای نظام اسلامی دانستند و فرمودند: به فضل الهی، خدای متعال نعمت خود را بر امام عزیز، منحصر به دوران حیات او نکرد و پس از ارتحال ملکوتی امام، برکات الهی جریان یافت و سرچشمه ای که با ایمان عظیم و اخلاص و توکل او به جوشش در آمده بود همچنان جاری اند. (4)
بعد از رحلت امام، ما اعلام کردیم که راه امام و خط امام را دامه می دهیم. اولا این حرکت از روی تقلید نبود؛ حرکتی بر اساس تجربه و آگاهی بود . راه امام، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست؛ اما راه امام چیست؟ مقصود ما از راه امام کدام است؟
چند مطلب از نظر امام، در درجه ی اول بود؛ اول اسلام و دین بود . امام هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود . مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سر موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه ی اسلام است. (5)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۹:۲۳
محمد سروری